!!!گلچین!!!

بس که گلچین ز چمن،‌صبح و مسا گل شکند .*.*. بلبلان! باغ و چمن جمله عزاخانه‌ی ماست

!!!گلچین!!!

بس که گلچین ز چمن،‌صبح و مسا گل شکند .*.*. بلبلان! باغ و چمن جمله عزاخانه‌ی ماست

!!!گلچین!!!

آخر این دردِ ‌تغافل که به پیمانهٔ ماست
آتشی از پیِ دردادنِ میخانهٔ ماست
این صدایی که ز بشکستنِ دل می‌شنوی
در حقیقت اثرِ نالهٔ زولانهٔ ماست
تا چو مجنون پیِ لیلایِ ترقّی برسیم
ذوقِ صحرایِ طلب در دلِ دیوانهٔ ماست
غمِ گیسویِ پریشانِ ترقّیِّ وطن
بس که گلچین ز چمن،‌صبح و مسا گل شکند
بلبلان! باغ و چمن جمله عزاخانهٔ ماست

پیام های کوتاه
  • ۶ خرداد ۹۲ , ۰۲:۱۰
    شکر
  • ۳۰ ارديبهشت ۹۲ , ۱۳:۱۴
    احساس
  • ۳۰ ارديبهشت ۹۲ , ۱۲:۳۸
    رفیق
طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
آخرین نظرات
  • ۹ ارديبهشت ۹۵، ۱۶:۴۸ - سید حمید
    ممنون
نویسندگان

ویژه شهادت مولی علی (ع)

پنجشنبه, ۱۹ مرداد ۱۳۹۱، ۱۲:۴۲ ب.ظ

نگاه بزرگان به امام علی(علیه‎السلام)

حرم حضرت علی علیه السلام

جبران جلیل

«به عقیده من على بن ابیطالب(علیه‎السلام) نخستین مرد از قوم عرب است که وجودش جامع همه فضائل کامله بوده، و روح فضیلت را در قوم خویش دمید و آهنگ آن را به گوش مردم رسانید که پیش از آن مانند آن را نشنیده بودند، به گونه‎اى که آنها در بین تاریکى‎هاى جاهلیّت از روش روشن او متحیّر ماندند، آن کس که طریقه امام على(علیه‎السلام) را پسندید به فطرت سلیم بازگشت و از نهاد پاک خود راى گرفت، و آنکه از درِ خصومت وارد شد، جاهلیّت را ترجیح داد، چه او فرزند جاهلیّت بود.»

جبران خلیل معتقد بود که: دو طایفه شیفته روش على بودند؛

یکى خردمندان پاک دل،

و دیگرى نیکو سرشتان با ذوق .

على بن ابیطالب(علیه‎السلام) شهید عظمت خویش گشت، او از دنیا رفت در حالى که نماز بر زبانش جارى و دلش از شوق خدا لبریز بود، مردم عرب حقیقت مقام او را درک نکردند، تا گروهى از مردم کشور همسایه آنها "ایران" برخاسته این گوهر گرانبها را از سنگ تشخیص داده و او را شناختند.

جبران خلیل اضافه مى کند که:

على(علیه‎السلام) مانند پیامبران درگذشت، مقام و شان او در بصیرت و بینائى مانند پیامبران بود، و اختصاص به شهر و بلد و قوم و زمان و مکان خاصّى نبوده است، بلکه شخصیت او بین المللى بود.

جبران همیشه نامِ على(علیه‎السلام) را در مجالس خاصّ و عامّ به زبان مى‎آورد و تعظیم مى‎کرد و مى‎گفت على از جهان رفت، اما هنوز رسالت خویش را، به کمال تبلیغ نکرده بود.

 

شبلى شمیل

شبلى شمیل(2) درباره على(علیه‎السلام) مى‎گوید:

امام على(علیه‎السلام) شخصیتى است که پس از چهارده قرن یک فرد مادى که پیوند او با تمام مذاهب گسسته است و جز مادّه و انرژى چیزى را نمى‎پذیرد، درباره امام على(علیه‎السلام) چنین مى‎گوید:

جبران خلیل معتقد بود که: دو طایفه شیفته روش على بودند؛

یکى خردمندان پاک دل،

و دیگرى نیکو سرشتان با ذوق .

اَلاِْمامُ عَلِىُّ بْنَ ابیطالِبٍ عَظیمُ الْعُظَماءِ نُسْخَةٌ مُفْرَدَةٌ لَمْ یَرَلَها الشَّرقُ وَ لاالغَرْبُ صُورةً طِبَقَ الاصْلَ لا قَدیما وَ لا حِدیثا؛ امام و پیشواى انسانها على بن ابیطالب(علیه‎السلام) بزرگ و یگانه نسخه‎ایست با اصل خود (پیامبر عالیقدر اسلام) مطابق است، هرگز اهل شرق و غرب، نسخه‎اى مطابق او، در گذشته و حال ندیده است.

 

میخائیل نعیمه

میخائیل نعیمه، یکى از دانشمندان ملت مسیح است، در مقدمه و تقریظى که بر کتاب "صوت العدالة الانسانیّه" نوشته، درباره حضرت على(علیه‎السلام) چنین مى‎گوید:

پهلوانى امام(علیه‎السلام) نه تنها در میدان نبرد بود، بلکه در روشن‎بینى و پاکدلى و بلاغت و سحر بیان و اخلاق فاضله و شور ایمان و بلندى همّت و یارى ستمدیدگان و ناامیدان و متابعت حق و راستى و بالجمله در همه صفات حسنه، پهلوان بود.

هر چند مدت‎ها بر آن گذشته است، اما هنوز سودهاى بسیارى از آن مى‎توان برد،

هرگاه بخواهیم بنیاد زندگى نیکو و سعادتمندى را بگذاریم، باید به روش او رجوع کرده و دستور و نقشه را از او بگیریم.

جوح جرداق

جُرج جرداق مسیحى، نویسنده معروف لبنانى در کتاب «صوت العدالة الاسلامیّة» درباره على (علیه‎السلام) چنین مى‎نویسد:

ماذا عَلَیْکِ یا دُنْیا لَوْ حَشَدْتِ قُواکِ فَاَعْطَیْتِ فى کُلِّ زَمَنٍ عَلِیّا بِعَقْلِهِ وَ قَلْبِهِ وَ لِسانِهِ وَ ذى فِقارِهِ؛ اى دنیا چه مى‎شد اگر همه نیروهایت را در هم مى‎فشردى و در دوران ما شخصیتى مانند على(علیه‎السلام) را با آن عقل و دل و زبان و شمشیر، نمودار مى‎کردى؟

 

کارلیل فیلسوف انگلیسى

فیلسوف انگلیسى، کارلیل، در بخش‎هاى اسلامى هرگاه به نام على(علیه‎السلام) مى‎رسید، بزرگى على چنان او را به وجد مى‎آورد و نیروى عظمت آن حضرت چنان تحریکش مى‎کرد که از بحث علمى بیرون مى‎شد و بى اختیار شروع به مدیحه سرائى او مى‎کرد و چنین مى‎گفت:

«ما نمى‎توانیم على را دوست نداشته باشیم و به وى عشق نورزیم زیرا هر چه خوبى هست که ما آن را دوست داریم، همه در على جمع بوده است، او جوانمرد شریف و بزرگوارى بود که دلش سرشار از مهر و عطوفت و دلیرى بود، از شیر شجاع‎تر، اما شجاعتش آمیخته با مهر و عطوفت و لطف و احسان بود.

پیش از رحلت خود درباره قاتلش از او نظرخواهى کردند، فرمود:

اگر زنده ماندم خود مى‎دانم چه کنم و اگر درگذشتم اختیار با شماست، اگر او را خواستید قصاص کنید به جاى یک ضربت، یک ضربت بیش نزنید، و اگر عفو نمایید به تقوا نزدیکتر است.»

  • محمدحسین کاوری

حکمت

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی