!!!گلچین!!!

بس که گلچین ز چمن،‌صبح و مسا گل شکند .*.*. بلبلان! باغ و چمن جمله عزاخانه‌ی ماست

!!!گلچین!!!

بس که گلچین ز چمن،‌صبح و مسا گل شکند .*.*. بلبلان! باغ و چمن جمله عزاخانه‌ی ماست

!!!گلچین!!!

آخر این دردِ ‌تغافل که به پیمانهٔ ماست
آتشی از پیِ دردادنِ میخانهٔ ماست
این صدایی که ز بشکستنِ دل می‌شنوی
در حقیقت اثرِ نالهٔ زولانهٔ ماست
تا چو مجنون پیِ لیلایِ ترقّی برسیم
ذوقِ صحرایِ طلب در دلِ دیوانهٔ ماست
غمِ گیسویِ پریشانِ ترقّیِّ وطن
بس که گلچین ز چمن،‌صبح و مسا گل شکند
بلبلان! باغ و چمن جمله عزاخانهٔ ماست

پیام های کوتاه
  • ۶ خرداد ۹۲ , ۰۲:۱۰
    شکر
  • ۳۰ ارديبهشت ۹۲ , ۱۳:۱۴
    احساس
  • ۳۰ ارديبهشت ۹۲ , ۱۲:۳۸
    رفیق
طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
آخرین نظرات
  • ۹ ارديبهشت ۹۵، ۱۶:۴۸ - سید حمید
    ممنون
نویسندگان

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سلسله ی عشق» ثبت شده است

۲۹
فروردين
۹۲

 

حتما قرار شاه و گـــــــدا هست یادتان 

 
آری همان شبی که زدم دل به نامتان  


مشــهد ،حــرم ، ورودی باب الجــوادتان 


آقــــا عجیب دلـــــــــــم گرفته برایتان

  • محمدحسین کاوری
۲۳
فروردين
۹۲
  • محمدحسین کاوری
۲۳
فروردين
۹۲

http://www.shia-news.com/files/fa/news/1389/2/24/5369_426.jpg


قصه اول :

یه شهر...........یه کوچه...........یه مادر با قباله...........قنفذ با مغیره...........

قصه دوم :

یه شب...........یه تشییع...........گریه های بی صدا...........یه مزار مخفی...........

قصه سوم :

یه مردتنها...........بدون یار...........هنوز شمشیرش روی دیواره...........

قسمت چهارم :

یه دختر........... حالا شده مادر........... شده یار........... شده تنها...........

قسمت پنجم :

یه پسر...........تماشاگر بود تو کوچه...........همراه بود تو کوچه...........

قسمت ششم :

یه پسر...........تو گودال...........صدای غریب مادر...........

قسمت آخر :

یه مرد از نسل خورشید...........

همون شهر ، همون کوچه ، همون قباله ، فرزند همون مادر ، همون شمشیرِ روی دیوار

 

آن مرد آمد...........آن مرد با ذوالفقار آمد...........آن مرد سوار بر ذوالجناح آمد...........

آن مرد منتقم است

  • محمدحسین کاوری
۰۵
فروردين
۹۲

عجب به عهد رسول خدا وفا کردند

فزون ز حد توان بر علی جفا کردند

به جای لاله و گل بار هیزم آوردند

شراره هدیه به ناموس کبریا کردند

هزار مرتبه خشم خدا بر آن امت

که قصد سوختن خانة خدا کردند

به جای مزد رسالت زدند فاطمه را

نه از خدا نه ز پیغمبرش حیا کردند

غلاف تیغ گواهی دهد که سنگدلان

چگونه فاطمه را از علی جدا کردند

چهار کودک معصوم در دل دشمن

به مادر و پدر از سوز دل دعا کردند

خدا گواست که از بیم آه فاطمه بود

اگر ز بازوی مولا طناب وا کردند

چه اتفاق عظیمی به پشت در رخ داد

چه شد که محسن شش ماهه را فدا کردند

علی ولی خدا را که جان احمد بود

پی رضایت شیطان دون رها کردند

خدا گواست قلم شرم می کند میثم

از اینکه شرح دهد با علی چه ها کردند


126 پوسترهای جدید ایام فاطمیه

  • محمدحسین کاوری