!!!گلچین!!!

بس که گلچین ز چمن،‌صبح و مسا گل شکند .*.*. بلبلان! باغ و چمن جمله عزاخانه‌ی ماست

!!!گلچین!!!

بس که گلچین ز چمن،‌صبح و مسا گل شکند .*.*. بلبلان! باغ و چمن جمله عزاخانه‌ی ماست

!!!گلچین!!!

آخر این دردِ ‌تغافل که به پیمانهٔ ماست
آتشی از پیِ دردادنِ میخانهٔ ماست
این صدایی که ز بشکستنِ دل می‌شنوی
در حقیقت اثرِ نالهٔ زولانهٔ ماست
تا چو مجنون پیِ لیلایِ ترقّی برسیم
ذوقِ صحرایِ طلب در دلِ دیوانهٔ ماست
غمِ گیسویِ پریشانِ ترقّیِّ وطن
بس که گلچین ز چمن،‌صبح و مسا گل شکند
بلبلان! باغ و چمن جمله عزاخانهٔ ماست

پیام های کوتاه
  • ۶ خرداد ۹۲ , ۰۲:۱۰
    شکر
  • ۳۰ ارديبهشت ۹۲ , ۱۳:۱۴
    احساس
  • ۳۰ ارديبهشت ۹۲ , ۱۲:۳۸
    رفیق
طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
آخرین نظرات
  • ۹ ارديبهشت ۹۵، ۱۶:۴۸ - سید حمید
    ممنون
نویسندگان

۵۸ مطلب در تیر ۱۳۹۱ ثبت شده است

۲۵
تیر
۹۱

روزی حاکمی از وزیرش پرسید: چه چیز است که از همه چیزها بدتر و

از نجاست سگ پلیدتر است؟!



وزیر در جواب فروماند و از حاکم اجازه خواست تا برای یافتن پاسخ از

شهر بیرون رود. در بیابان به چوپانی رسید که گوسفندان را می چراند.

پس از احوال پرسی، چوپان را مرد خوش فکری یافت. سؤال حاکم را

برای او بازگو کرد و گفت که دنبال مردی عالم و حکیم می گردم که

پرسش شاه را پاسخ گوید و جایزه بزرگی را دریافت کند.



چوپان گفت: ای وزیر! حاکم و پرسش او را رها کن، من به تو بشارتی

می دهم که بسیار مهمّ است. بدان که پشت این تپه، گنج بزرگی

پیدا کرده ام، بیا با هم آن را تصرّف کنیم و در این جا قصری بسازیم

و لشکری جمع کنیم و حاکم را از سلطنت خلع کرده و خود جای او

بنشینیم! تو حاکم باش و من هم وزیر تو.



وزیر که دیگ طمعش به جوش آمده بود، عقل و هوش از سرش پرید و

دست و پایش را گم کرد و گفت: گنج کجا است؟ برویم آن را  به من نشان بده.



چوپان گفت: به این شرط می پذیریم که سه مرتبه زبانت را به نجاست

سگ من بزنی! وزیر طمع کار پذیرفت و با خود گفت: این جا که کسی

نیست تا مرا ببیند، این کار را انجام می دهم و وقتی گنج را تصاحب کردم،

انتقامم را از چوپان می گیرم و او را می کُشم. سپس وزیر سه مرتبه زبان

خود را به فضله ی سگ زد و بعد پرسید: حالا بگو گنج کجا است؟!



چوپان خندید و گفت: اکنون برگرد و به شاه بگو: آنچه از نجاست سگ

پلیدتر است، طمع و طمع کاری است.

  • محمدحسین کاوری
۲۵
تیر
۹۱


سفره ی ذکر تو بر سجاده ی نماز باز شد

گویی به خدا بوی عطر علی همه جا رنگ گرفت . . .

 

اس ام اس ماه رمضان, پیامک ماه رمضان

 

بـر هــر نفست اشاره دارد رمضان / بر عشق و عطش نظاره دارد رمضان

در ظلمت بیکرانه ی شبهامان / دریا دریا ستاره دارد رمضان . . .

ماه ضیافت الهی مبارک

 

اس ام اس ماه رمضان, پیامک ماه رمضان

 

آمد آن ماهی که نامش رمضان است

معده از آمدنش شدیدا نگران است !

 

اس ام اس ماه رمضان, پیامک ماه رمضان

 

معنی جمله زیر در ماه رمضان کامل معنا میشود

ساحل دلت را به خدا بسپار ، خودش قشنگ ترین قایق را برایت می فرستد  . . .

ماه بخشش گناهان بر شما مبارک

 

اس ام اس ماه رمضان, پیامک ماه رمضان

 

ماه صیام، ماه خداوند ذوالعطی است / ماه وفور فیض و کرامات کبریاست

ماه صعود روح به اوج فضیلت است / ماه نزول مائده رحمت خداست . . .

 

اس ام اس ماه رمضان, پیامک ماه رمضان

 

باز آى و دل تنـگ مرا مونس جان بـاش / وین سوخته را محـرم اســرار نهان بـاش

زان باده که در میکده عشق فروشند / ما را دو سه ساغر بده و گو رمضان باش . . .

 

اس ام اس ماه رمضان, پیامک ماه رمضان

 

سفره ی ذکر تو بر سجاده ی نماز باز شد

گویی به خدا بوی عطر علی همه جا رنگ گرفت . . .

 

اس ام اس ماه رمضان, پیامک ماه رمضان

 

بـاز هـوای سحرم آرزوست / خلوت و مـژگان تـرم آرزوست

شکوه ی غربت نبرم این زمـان / دست تو و روی تو ام آرزوست  . . .

 

اس ام اس ماه رمضان, پیامک ماه رمضان

 

امام صادق علیه السلام فرمود:

خداوند روزه را واجب کرده تا بدین وسیله دارا و ندار (غنى و فقیر) مساوى گردند . . .

 

اس ام اس ماه رمضان, پیامک ماه رمضان

 

رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود:

براى هر چیزى زکاتى است و زکات بدنها روزه است . . .

ماه رمضان بر شما مبارک

 

اس ام اس ماه رمضان, پیامک ماه رمضان

 

گنجینه ی نورانی قرآن رمضان است / آرامش دلهای پریشان رمضان است

مجموعه ی گلهاست شب وروز عزیزش / یعنی به حقیقت که گلستان رمضان است . . .

شد باز در رحمت خالق به روی خلق

چون ماه مبارک ز افق گشت هویدا

مژده که شد ماه مبارک پدید


اس ام اس ماه رمضان, پیامک ماه رمضان

 

ماه مبارک آمد، ای دوستان بشارت

کز سوی دوست ما را هر دم رسد اشارت

آمد نوید رحمت، ای دل ز خواب برخیز

باشد که باقی عمر، جبران شود خسارت


  • محمدحسین کاوری
۲۵
تیر
۹۱
ی دل ز جان گذر کن تا جان جان ببینی          بگذار این جهان را تا آن جهان ببینی

تا نگذری ز دنیا کی می رسی به عقبی         آزاد شو از اینجا تا بی گمان ببینی

                                                                                                        (مولوی)

بوی رمضان می آید. ماهی که دلتنگش بودیم از راه می رسد تا باز مستمان کند، مست از نفحه ی روح بخش سحر های مبارکش، مست از رحمت بی پایانش.

ماهی که ما را هم قبای آسمان می کند و ردای نور بر سرمان می کشد ماهی که هنگام وداعش اشک دلتنگی ریختیم و بار سنگین فراقش را تحمل کردیم و می خواهیم در پناه آن تیرگی های دلمان را کنار گذاریم و در دل سحر های عرفانی اش ستاره ها را بر شمریم و با زدودن زنگار قلبمان صدای ساز فرشتگان را بشنویم و از میکده ی الهی جرعه ای از بحر عشق را بچشیم شاید با گذشتن از دنیای ظلمت آشیان به مقامی برسیم که تجلی گاه حضور پروردگار است و چه جایی بهتر از این حضور ربانی.

  • محمدحسین کاوری
۲۵
تیر
۹۱

سلام بهانه ای است برای آغاز کلام پس:     سلام

باز دل تنگم هوای صحبت با تو دارد

با تو که راه حق را پیمودی و از ما خاکیان جدا و به افلاکیان پیوستی

ای شهید گمنام!

من و تو در گمنامی با هم شریکیم

تو پلاکت را گم کردی و من هویتم را

تو پلاکت را گم کردی و من همه چیزم را

تو پلاکت را گم کردی و من خدا را

به راستی چقدر زیبا مادرت زهرای اطهر سلام الله علیها را درک کردی که از خدا خواستی گمنام بمانی ، تا ایشان به جای مادرت عصرهای پنج شنبه بر مزارت پای گذارد

چه سعادتی نصیبت شد.

کاش بودی...

نه! همان بهتر که نیستی

همان بهتر که نیستی و این همه فساد را به نظاره نمی نشینی

دوست شهید من!

اینجا حجاب معنا ندارد

خیلی از دختران زمینی در ظاهر از زهرای مرضیه سلام الله علیها می گوییند اما در عمل...

خیلی از مردان ما از غیرت عباس علیه السلام می گویند ولی چیزی از غیرت نمی دانند...

آری!

ما هویتمان را گم کرده ایم

ما گمنام ترین گمنامان عالم امکانیم

پس ای شهید!

برایمان حمدی بخوان که تو زنده ای و ما مُرده


  • محمدحسین کاوری
۲۰
تیر
۹۱
روزهاست...
پشت این پنجره
انتظار تورا
مثل نقاشی مبهمی
روی شیشه میکشم

روزهاست...
آه میکشم و انتظار
وتنها می نشینم
خیره به راه و بی قرار

روز و شب
فکر میکنم به اینکه کجایی...؟
من تا همیشه منتظرت هستم
پس کی می آیی؟؟؟

  • محمدحسین کاوری
۲۰
تیر
۹۱

صد سال ره مسجد و میخانه بگیری

عمرت به هدر رفته اگر دست نگیری

بشنو از پیر خرابات تو این پند

هر دست که دادی به همان دست بگیری

 

  • محمدحسین کاوری
۱۵
تیر
۹۱

سلام خدمت همه دوستان

با سری جدید از عکس‌هام اومدم.

پیشنهاد می‌کنم حتما تا آخرش ببینید بعد نظرتونو در مود عکس آخری بگین

واسه دیدن عکس‌ها به ادامه مطلب برین

  • محمدحسین کاوری
۱۴
تیر
۹۱


نسیـم، دانه را از دوش مـورچـه انـداخت.

مورچـه دانـه را دوبـاره بر دوش گرفــت و رو به آسمان گفــت:
گـاهـی یـادم مـی رود کــه، هستی…
کـاش بیـشتـر نسیـم بـوزد.


  • محمدحسین کاوری
۱۴
تیر
۹۱

مژده ای دل که شب نیمه شعبان آمد

بر تن مرده و بی جان جهان جان آمد

بانگ تکبیر نگردرهمه عالم بر پاست

همه  گویند  مگر  جلوه  یزدان   آمد

اززمین نوربه بالا رود امشب زیرا

نور خورشید امامت همه  تابان  آمد

قائم آل محمد (عج)گل گلزار رسول

حجه بن الحسن (عج)آن مظهر ایمان آمد


  • محمدحسین کاوری
۱۴
تیر
۹۱


میلاد حجت خدا ، دوازدهمین ساغر الهی بر منتظران جمالش مبارک باد . . .

.

.

.

سلام ای انتظــار انتظـــارم  / سلام ای رهبر و ای یادگارم

سلامم بر تو ای فرزند زهرا /  سلامم بر تو ای نـــاجی دنیا . . .

ولادت حضرت حق مهدی صاحب الزمان بر شما مبارک

.

.

.

دل شود امشب شکوفا در زمین

می زند لبخند شادی بر زمین

آسمان ِ دل تبسم می کند

روی ماهت را تجسم می کند . . .

ولادت حضرت مهدی (عج) مبارک

.

.

.

امشب ز کَرَم حق گُهرى داد به نرجس /  وز برج ولایت قمرى داد به نرجس

خوش باش که حق بال و پرى داد به نرجس /  برخیز که زیبا پسرى داد به نرجس

میلاد صاحب الزمان بر شما مبارک

.

.

.

نیمه شعبان سرود زندگی است / نیمه شعبان فرار از بردگی است

نیمه شعبان سلامی از خــــدا / بر همه افراد شهر بنــدگی است . . .

ولادت حضرت مهدی (عج) بر شما مبارک

.

.

.

باز گیتى پاى تا سر، مطلع الانوار شد

مطلع الانوار، گیتى از جمال یار شد

نیمه ى شعبان رسید و مولد مهدى بود

آن شهى، کو خاک راهش گلشن ابرار شد . . .

ولادت منجی عالم بشریت تبریک و تهنیت

.

.

.

السلام ای آفتاب پشت ابر

السلام ای اوج قله، کوه صبر

السلام ای فخر آدم در زمین

یادگار حضرت روح الامین . . .

.

.

.

تک ‌نغمه‌ی شادی ما

در جشن میلاد مهدی زهرا سلام‌الله ‌علیها، دعای فرج است . . .

یا مهدی ادرکنی

.

.

.

صبحدم پیک مسیحا دم جانان آمد / گفت برخیز که آرام دل و جان آمد

سحر از پرده نشینان حریم خلوت / نغمه برخاست که شاهنشه خوبان آمد . . .

.

.

.

دوستان هنگام بینایى شده

طلعت مهدى تماشایى شده

این امید هر نبى و هر ولى‏است

پاى تا سر، هم محمد، هم على است

این پسر چشم و چراغ فاطمه است

این گل امید باغ فاطمه است . . .

.

.

.

سحرگاهان نسیمى عیسوى دم

مشام خاکیان را کرد خرّم

گلى در ماه شعبان زاد نرگس

که شعبان شد ز میلادش معظّم . . .

.

.

.

اى دل! بشارت مى ‏دهم،خوش روزگارى مى ‏رسد

یا درد و غم طى مى ‏شود، یا شهریارى مى‏ رسد

گر کارگردان جهان، باشد خداى مهربان

این کشتى طوفان زده، هم بر کنارى مى ‏رسد . . .

.

.

.

ما را به جز خیالت، فکرى دگر نباشد / در هیچ سر خیالى زین خوبتر نباشد

کى شبروان کویت، آرند ره به سویت / عکسى ز شمع رویت تا راهبر نباشد . . .

.

.

.

بار دیگر مژده بر ما مى ‏دهند

نور امیدى به دلها مى‏ دهند

در شب میلاد مهدى قدسیان

گل بدست پاک زهرا مى ‏دهند

در رخ مهدى خدا را بنگرد

هر که را اذن تماشا مى‏دهند . . .

.

.

.

بسر آمد شب هجران و، سحر نزدیک است

صبرکن، صبر! که هنگام ظفر نزدیک ست

رحمى اى باد خزان، کز اثر همّت اشک

نو نهالى که نشاندم، به ثمر نزدیک ست . . .

.

.

.

زیباترین یقین بخدا پیش روی ماست

با یوسفی که یکسره در آرزوی ماست

ما گرد و خاک پای تو را جمکران کنیم

یک گوشه از نگاه تو را آسمان کنیم . . .

.

.

.

آید آن صبح درخشانى که من مى ‏خواستم

روشنى بخش دل و جانى، که من مى‏ خواستم

از نسیم جانفزاى گلشن آل رسول

بشکفد گلهاى بستانى که من مى ‏خواستم . . .

.

.

.

ما التماس روز ظهور توأیم لیک

هر وقت، هر زمان که دلت بود میرسی

روزی تو میرسی و علی شاد میشود

بغض گلوی فاطمه آزاد میشود . . .

.

.

.

مژده که میلاد منجى بشر آمد / فُلک هدى را، دلیل و راهبر آمد

مژده! که آمد خدیو عالم امکان / حجّت برحق، امام منتظر آمد . . 




  • محمدحسین کاوری