!!!گلچین!!!

بس که گلچین ز چمن،‌صبح و مسا گل شکند .*.*. بلبلان! باغ و چمن جمله عزاخانه‌ی ماست

!!!گلچین!!!

بس که گلچین ز چمن،‌صبح و مسا گل شکند .*.*. بلبلان! باغ و چمن جمله عزاخانه‌ی ماست

!!!گلچین!!!

آخر این دردِ ‌تغافل که به پیمانهٔ ماست
آتشی از پیِ دردادنِ میخانهٔ ماست
این صدایی که ز بشکستنِ دل می‌شنوی
در حقیقت اثرِ نالهٔ زولانهٔ ماست
تا چو مجنون پیِ لیلایِ ترقّی برسیم
ذوقِ صحرایِ طلب در دلِ دیوانهٔ ماست
غمِ گیسویِ پریشانِ ترقّیِّ وطن
بس که گلچین ز چمن،‌صبح و مسا گل شکند
بلبلان! باغ و چمن جمله عزاخانهٔ ماست

پیام های کوتاه
  • ۶ خرداد ۹۲ , ۰۲:۱۰
    شکر
  • ۳۰ ارديبهشت ۹۲ , ۱۳:۱۴
    احساس
  • ۳۰ ارديبهشت ۹۲ , ۱۲:۳۸
    رفیق
طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
آخرین نظرات
  • ۹ ارديبهشت ۹۵، ۱۶:۴۸ - سید حمید
    ممنون
نویسندگان

۴۰ مطلب در آبان ۱۳۹۱ ثبت شده است

۲۶
آبان
۹۱

 روز سوم
1. "عمر بن سعد" یک روز پس از ورود امام علیه‏السلام به سرزمین کربلا یعنی روز سوّم محرم با چهار هزار سپاهی از اهل کوفه وارد کربلا شد.

2. امام حسین علیه‏ السلام قسمتی از زمین کربلا که قبر مطهرش در آن واقع می‏شد را از اهالی نینوا و غاضریه به شصت هزار درهم خریداری کرد و با آنها شرط کرد که مردم را برای زیارت راهنمایی نموده و زوّار او را تا سه روز میهمان کنند.


3. در این روز "عمر بن سعد" مردی بنام "کثیر بن عبداللّه‏" ـ که مرد گستاخی بود ـ را نزد امام علیه‏السلام فرستاد تا پیغام او را به حضرت برساند. کثیر بن عبداللّه‏ به عمر بن سعد گفت: اگر بخواهید در همین ملاقات حسین را به قتل برسانم؛ ولی عمر نپذیرفت و گفت: فعلاً چنین قصدی نداریم.
هنگامی که وی نزدیک خیام رسید، "ابو ثمامه صیداوی" (همان مردی که ظهر عاشورا نماز را به یاد آورد و حضرت او را دعا کرد)نزد امام حسین علیه‏السلام بود.

همین‏که او را دید رو به امام عرض کرد: این شخص که می‏آید،

بدترین مردم روی زمین است. پس سراسیمه جلو آمد و گفت:

شمشیرت را بگذار و نزد امام حسین علیه‏ السلام برو. گفت:

هرگز چنین نمی‏کنم.

ابوثمامه گفت: پس دست من روی شمشیرت باشد تا پیامت را ابلاغ کنی.

گفت: هرگز!

ابوثمامه گفت: پیغامت را به من بسپار تا برای امام ببرم، تو مرد زشت‏کاری هستی و من نمی‏گذارم بر امام وارد شوی. او قبول نکرد، برگشت و ماجرا را برای ابن سعد بازگو کرد. سرانجام عمر بن سعد با فرستادن پیکی دیگر از امام پرسید:

برای چه به اینجا آمده‏ ای؟

حضرت در جواب فرمود:

"مردم کوفه مرا دعوت کرده ‏اند و پیمان بسته‏ اند، بسوی کوفه می‏روم و اگر خوش ندارید بازمی‏گردم... ."

  • محمدحسین کاوری
۲۶
آبان
۹۱


از عشق تو گفتیم و نمک گیر شدیم

تا ساحل چشمان توتکثیر شدیم

گفتند غروب جمعه خواهى آمد
آنقدر نیامدى که ما پیر شدی
اللهم عجل لولیک الفرج

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

به امیدجمعه ای که متن تمام اس ام اس ها یک جمله باشد و آن : مهدی آمد

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
چه جمعه ها که یک به یک غروب شد نیامدی…………چه بغضها که در گلو رسوب شد نیامدی

خلیل آتشین سخن ؛ تبر به دوش بت شکن…………..خدای ما دوباره سنگ و چوب شد نیامدی

برای ما که خسته ایم نه ؛ ولی…………………………..برای عده ای چه خوب شد نیامدی

تمام طول هفته را به انتظار جمعه ام…………………..دوباره صبح؛ ظهر ؛ نه غروب شد نیامدی

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

هنوزم انتظارو انتظار است        هنوزم دل به “ســیــنـــه” بی قرار است

هنوزم خواب میبینم به شبها    همان مردی که بر اسبی سوار است

همان مردی که جمعه آید روزی …    و این پایان خوب انتظار است

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

این جمعه هم گذشت…
یک روز جمعه
کسی آرام می آید
نگاهش خیس عرفان است
قدمهایش پر از معنا
دلش از جنس باران است
کسی فانوس بر دستش
مثال نور می آید
امید قلب ما روزی مثال نور می آید
اللهم عجل لولیک الفرج

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

آرزو هایم زیر انبوهی از خاکستر
هنوز نفس می کشد
هنوز شعله ورند
نسیم مهربانی تو کدام جمعه  می وزد

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

در انتظار دیدنت همه دلها بیقرارند
ای تک ستاره بهشت حسرت به دلمان نزار

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

ما معتقدیم که عشق سر خواهد زد

بر پشت ستم کسی تیر خواهد زد

سوگند به هر چهارده آیه نور

سوگند به زخم های سرشار غرور

آخر شب سرد ما سحر می گردد

مهدی به میان شیعه برمی گردد

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

دل پریشونم پریشونم که اربابم نیومد     بعد عمری عاشقی حتی یه شب خوابم نیومد

آسمون عصرای جمعه مثل من بهونه گیره      بارون گریه باهام حرف میزنه که خیلی دیره

  • محمدحسین کاوری
۲۶
آبان
۹۱

روز دوم 1. امام حسین علیه‏السلام در روز پنجشنبه دوم


محرم الحرام سال 61 هجری به کربلا وارد شد


عالم بزرگوار "سید بن طاووس" نقل کرده است


که: امام علیه‏السلام چون به کربلا رسید، پرسید:


نام این سرزمین چیست؟ همینکه نام کربلا را


شنید فرمود: این مکان جای فرود آمدن ما و محل


ریختن خون ما و جایگاه قبور ماست. این خبر را


جدم رسول خدا صلی ‏الله ‏علیه ‏و ‏آله به من داده

است.

 

2. در این روز "حر بن یزید ریاحی" ضمن نامه‏ای


"عبیداللّه‏ بن زیاد" را از ورود امام علیه‏السلام به


کربلا آگاه نمود..


3. در این روز امام علیه‏السلام به اهل کوفه

 

نامه‏ای نوشت و گروهی از بزرگان کوفه ـ که مورد


اعتماد حضرت بودند ـ را از حضور خود در کربلا آگاه


کرد. حضرت نامه را به "قیس بن مسهّر" دادند تا


عازم کوفه شود.4 اما ستمگران پلید این سفیر


جوانمرد امام علیه‏السلام را دستگیر کرده و به


شهادت رساندند. زمانی که خبر شهادت قیس به


امام علیه‏السلام رسید، حضرت گریست و اشک بر

گونه مبارکش جاری شد و فرمود:


"اللّهُمَّ اجْعَلْ لَنا وَلِشِیعَتِنا عِنْدکَ مَنْزِلاً کَریما واجْمَعْ بَینَنا وَبَینَهُمْ فِی مُسْتَقَرٍّ مِنْ رَحْمَتِکَ، اِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیی‏ءٍ قَدیرٌ؛

خداوندا! برای ما و شیعیان ما در نزد خود قرارگاهِ


والایی قرار ده و ما را با آنان در جایگاهی از رحمت


خود جمع کن، که تو بر انجام هر کاری توانایی.


  • محمدحسین کاوری
۲۳
آبان
۹۱



 

قیامت بی حسین غوغا ندارد"شفاعت بی حسین معنا ندارد"حسینی باش که در محشر نگویند"چرا پرونده ات امضاء ندارد

 

اس ام اس ماه محرم


عالم همه قطره و دریاست حسین ، خوبان همه بنده و مولاست حسین ، ترسم که شفاعت کند از قاتل خویش ، از بس که کَرَم دارد و آقاست حسین

 

اس ام اس ماه محرم


عالم همه محو گل رخسار حسین است ، ذرات جهان درعجب از کار حسین است . دانی که چرا خانه ی حق گشته سیه پوش ، یعنی که خدای تو عزادار حسین است

 

اس ام اس ماه محرم


آبروی حسین به کهکشان می ارزد ، یک موی حسین بر دو جهان می ارزد ، گفتم که بگو بهشت را قیمت چیست ، گفتا که حسین بیش از آن می ارزد

 

اس ام اس ماه محرم

 

ماه خون ماه اشک ماه ماتم شد ، بر دل فاطمه داغ عالم شد . فرا رسیدن ماه محرم را به عزادارن راستینش تسلیت عرض میکنم

 

اس ام اس ماه محرم

 

ای وجودت عشق را معنای حسین عالمی یک قطره تو دریا حسین فرا رسیدن ماه محرم را به تمامی مسلمانان جهان تسلیت می گم

 

اس ام اس ماه محرم

 

پرسیدم:ازحلال ماه، چراقامتت خم است؟ آهی کشیدوگفت:که ماه محرم است.گفتم: که چیست محرم؟باناله گفت:ماه عزای اشرف اولادآدم است

 

اس ام اس ماه محرم

 

السلام علیکم یااباصالح المهدى (عج)السلام علیک یاامین الله فى ارض وحجته على عباده(یاصاحب الزمان آجرک الله)ماه محرم بر شما وعاشقان حسین تسلیت عرض مینمایم)

 

اس ام اس ماه محرم

 

اردوی محرم به دلم خیمه به پا کرد
دل را حرم و بارگه خون خدا کرد

 

اس ام اس ماه محرم

 

محرم آمد و ماه عزا شد
مه جانبازی خون خدا شد
جوانمردان عالم را بگویید
دوباره شور عاشوار به پا شد

 

اس ام اس ماه محرم

 

حسین میا به کوفه ، کوفه وفا ندارد ...
ای به دل بسته ، قدری آهسته
کن مدارا با ، زینب خسته ...
یا حسین مظلوم ...

 

اس ام اس ماه محرم

 

یه جائیه تو دنیا همه براش می میرن
تموم حاجتا رو همه از می گیرن
بین دو نهر آبه ، یه سرزمین خشکه
شمیم باغ و لاله اش خوشبو ز عط مُشکه
شبای جمعه زهرا زائر این زمینه
سینه زن حسینه ، یل ام البنینه ...

 

اس ام اس ماه محرم

 

دوست دارم هر چی دارم بدم به راه تو حسین
تا که سینه خیز بیام میون بین الحرمین

 

اس ام اس ماه محرم

 

السلام ای وادی کرببلا
السلام ای سرزمین پر بلا
السلام ای جلوه گاه ذوالمنن
السلام ای کشته های بی کفن

 

اس ام اس ماه محرم

 

کاش بودیم آن زمان کاری کنیم
از تو و طفلان تو یاری کنیم
کاش ما هم کربلایی می شدیم
در رکاب تو فدایی می شدیم
السلام علیک یا ابا عبدالله ...

 

اس ام اس ماه محرم

 

کربلا لبریز عطر یاس شد. . . .نوبت جانبازی عباس شد

 

اس ام اس ماه محرم

 

دیباچه ی عشق و عاشقی باز شود
دلها همه آماده ی پرواز شود
با بوی محرم الحرام تو حسین
ایام عزا و غصه آغاز شود

 

اس ام اس ماه محرم

 

نازم آن آموزگاری را که در یک نصف روز
دانش‌آموزان عالم را همه دانا کند
ابتدا قانون آزادی نویسد بر زمین
بعد از آن با خون هفتاد و دو تن امضا کند

 

اس ام اس ماه محرم


دل را اگر از حسین بگیرم چه کنم
بی عشق حسین اگر بمیرم چه کنم
فردا که کسی را به کسی کاری نیست
دامان حسین اگر نگیرم چه کنم

 

اس ام اس ماه محرم

 

گویند که در روز قیامت علمدار شفاعت زهراست . . . علم فاطمه دست قلم عباس است.

 

اس ام اس ماه محرم

 

پرسیدم از هلال چرا قامتت خم است ؟
آهی کشید و گفت ماه محرم است...

 

اس ام اس ماه محرم

 

باز محرم رسید، ماه عزای حسین
سینه‌ی ما می‌شود، کرب و بلای حسین
کاش که ترکم شود غفلت و جرم و گناه
تا که بگیرم صفا، من ز صفای حسین

 

اس ام اس ماه محرم

 

فرشته‌ها از امشب صبوی غم می‌نوشن
دوباره اهل جنت پیرهن سیاه می‌پوشن

 

اس ام اس ماه محرم

 

با آب طلا نام حسین قاب کنید
با نام حسین یادی از آب کنید
خواهید مه سربلند و جاوید شوید
تا آخر عمر تکیه بر ارباب کنید
فرا رسیدن ماه محرم تسلیت باد

 

اس ام اس ماه محرم

 

باز محرم شدو دلها شکست از غم زینب دل زهرا شکست
باز محرم شد و لب تشنه شد از عطش خاک کمرها شکست
آب در این تشنگی از خود گذشت دجله به خون شد دل صحرا شکست
قاسم ولیلا همه در خون شدند این چه غمی بود که دنیا شکست
محرم ماه غم نیست ماه عشق است محرم مَحرم درد حسین است

 

اس ام اس ماه محرم

 

هر دم به گوش می رسد آوای زنگ قافله ، این قافله تا کربلا دیگر ندارد فاصله .
حلول ماه محرم ، ماه پژمرده شدن گلستان فاطمه تسلیت باد . التماس دعا

 

اس ام اس ماه محرم

 

نام من سرباز کوی عترت است ، دوره آموزشی ام هیئت است . پــادگــانم چــادری شــد وصــله دار ، سر درش عکس علی با ذوالفقار . ارتش حیــدر محــل خدمتم ، بهر جانبازی پی هر فرصتم . نقش سردوشی من یا فاطمه است ، قمقمه ام پر ز آب علقمه است . رنــگ پیراهــن نه رنــگ خاکــی است ، زینب آن را دوخته پس مشکی است . اسـم رمز حمله ام یاس علــی ، افسر مافوقم عباس علی (ع)

  • محمدحسین کاوری
۲۲
آبان
۹۱

دود این شهر مرا از نفس انداخته است



 به هوای حرم کرببـلا محتاجم

  • محمدحسین کاوری
۱۹
آبان
۹۱


من در شهری زندگی می کنم که ...  


که مرگ بر آمریکا می گویند ولی آرزویشان این است که آمریکا را حداقل یکبار ببینند.


شهری که انسان نما بسیار دارد.


شهری که مردم برای بالارفتن پا بر سر هم میگذارند.


شهری که تا 30 سالگی پول تو جیبی از پدر و مادر میگیرند.


مهندس برقش سیم کش،مهندس کامپیوترش دی وی دی می فروشد.


من در شهری زندگی میکنم که آدما دین را بدون اینکه بشناسند ردش میکنند.


شهری که میگویند مسلمان ساز و مسلمان دار است اما با هر نفس تهمت میزنند و غیبت میکنند و به قولی گوشت برادر مرده خود را با ولع می خورند.


شهری که دل به دست آوردن سخت است و دل شکستن هنر میباشد.


من در شهری زندگی میکنم که مردمش حرف بی بی سی انگلیس را از مرجع تقلیدشان بیشتر قبول دارند.


شهری که من دوست دارم هوای تو را داشته باشم، و تو هوای من را ، اما نه به معنی حمایت ! به این معنی که هیچکدام نمی خواهیم در هوای خودمان نفس بکشیم.


من در شهری زندگی میکنم که بدحجابی نشان دهنده روشن فکریست.


شهری که مرگ حق است و حق گرفتنی.


شهری که جوان هایش با سکته و سرطان و تصادفات مرگبار رفیقند.


شهری که همه فکر میکنند فقط خودشان می فهمند.


شهری که همه مشکل را در کس دیگر می جویند.


شهری که هنوز نفهمیدم من در آن بدنیا آمده ام یا در آن مرده ام.


شهری که ظاهر زیبایی دارد ولی باطن زشت.


شهری که معروف تبدیل به منکر و منکر نبدیل به معروف شده.


شهری که کلاه مردم برداشتن هنر، و حرام و حلال رعایت کردن اوسکلی نام دارد.


همیشه در جمع دوستان گفته ام هر وقت روزنه و امکانی پیدا کنم تا از تهران بروم درنگ نخواهم کرد. 

در متن زیر قسمت هایی که قرمز کرده ام بیشتر خون به دلم کرده است...


"اللهـــم عجــل لولیــک مولانـــا صـــاحب الزمــــان"
  • محمدحسین کاوری
۱۹
آبان
۹۱

با دل تنــــــگت بگو دلــــــــــــدار می آید ز راه

              این حقیقت را من از گل های نرگــس خوانده ام......


این السبب المتصل بین الارض والسماء – فرازی از دعای ندبه

  • محمدحسین کاوری
۱۹
آبان
۹۱

گفت: می دانی تپش قلب نشانه ی چیست؟

گفتم: گاهی عشق…

و گاهی او…

تپش، یعنی اعلام زندگی، به عشقت، یعنی هنوز هم زنده ام، تا برای تو بمیرم!

این روزها، بهانه ی قلب های به تپش افتاده؛

عطر سیبی است که پیچیده در هوای پاییز…

مُحرمت نزدیک است…

  • محمدحسین کاوری
۱۸
آبان
۹۱

همه ما مختاریم

         که مختار باشیم یا حبیب

         که مختار باشیم یا حر

همه ما مختاریم

         که آل خلیفه باشیم یا آل علی

         که از نژاد احمد باشیم یا از تبار سفیان

مختار!

برخیز و این بار

کاری بکن قبل از اینکه کار از کار بگذرد

برخیز و «قل اعوذ»ی بخوان

برخیز و صورت تردید را سیلی بزن

و مرکب ارادت را نهیبی

و خود را به وسط معرکه برسان

***

آب شیرین یا شور

همه ما فرعونی در سینه داریم

همه ما هر روز وعده ای با ساحران داریم

همه ما مختاریم

که فرعونی باشیم یا به قبله موسی سجده ساییم

سامری هر روز به ما سر می زند

و اگر ما به فریبش دل ببازیم

کاری از دست هارون بر نمی آید

اما این بار

هارون تنها نیست

هارون هرگز تنها نخواهد ماند

هر چند سایه صد فرعون بالای سرش برقصد

برخیز مختار

برخیز و قصاصی سنگین بکش

از قاتلان حسین درونت

برخیز و این بار

تو زودتر از حبیب راهی کربلا شو

تا زندانی فرزندان زیاد نباشی

برخیز!

تا شمر ننشیند

بر سینه حسین

برخیز!

که اگر بنشینی

شاید دیگر معنای قیام را درک نکنی

برخیز!

تو برخیزی یا نه

موسی از طور خواهد آمد

و خون حسین کار خود را خواهد کرد

برخیز و از قافله عقب نمان

برخیز و دستی بر خاک پای یاران رسان

و بر صورت سامری نشان

برخیز

و دستی به عباس رسان

که حسین منتظر است

برخیز و بنشین بر سجاده خضوع

برخیز و سر بگذار بر آستان ولایت

برخیز

تا شکوه شمشیرت

بار دیگر خیره گرداند

چشم  شیطان  را

برخیز و از خون دل امیدواران پاسداری کن

برخیز

تو اهل نشستن نبودی

برخیز و شمشیری بچرخان

نشستن تو را ننگ است

برخیز و بگسل تارهای شیطان نفست را

و زبان به شماتت دراز شده کوفیان را

برخیز و سر راست کن

ما تو را به قیام شناخته ایم

برخیز و به قامت فرازان بپیوند

که تو برخیزی یانه

ما نخواهیم نشست

تا مادر سیلی بخورد!

و علی خانه نشین شود

و کربلا تکرار شود

 

  • محمدحسین کاوری
۱۸
آبان
۹۱

1024x768

حالمان بد نیست غم کم میخوریم

کم که نه هر روز کم کم میخوریم

آب میخواهم سرابم میدهند

عشق میورزم عذابم میدهند

خود نمیدانم کجا رفتم به خواب

زچه بیدارم نکردی آفتاب

خنجری بر قلب بیمارم زدند

بیگناهی بودم ئ دارم زدند

دشنه ی نامرد بر پشتم نشست

از غم نامردمی پشتم شکست

عشق آخر تیشه زد بر ریشه ام

تیشه زد بر ریشه ی اندیشه ام

من نمیگویم که با من یار باش

من نمیگویم مرا غمخوار باش

من نمیگویم دگر گفتن بس است

گفتن اما هیچ نشکفتن بس است

روزگارت باد شیرین شاد باش

دست کم یک شب تو هم فرهاد باش

این همه خنجر دل کَس خون نشد

این همه لیلی کسی مجنون نشد

هیچکس از حال ما پرسید؟ نه

هیچکس اندوه ما را دید؟ نه

هیچکس چشمی برایم تر نکرد

هیچکس یک روز با من سر نکرد

هیچکس اشکی برای من نریخت

هرکه با من بود از من میگریخت

چند روزی هست حالم دیدنیست

حال من از این و آن پرسیدنیست

گاه بر روی زمین زل میزنم

گاه بر حافظ تفئل میزنم

حافظ دیوانه فالم را گرفت

یک غزل آمد که حالم را گرفت

ما زیاران چشم یاری داشتیم

خود غلط بود آنچه ما پنداشتیم

  • محمدحسین کاوری