!!!گلچین!!!

بس که گلچین ز چمن،‌صبح و مسا گل شکند .*.*. بلبلان! باغ و چمن جمله عزاخانه‌ی ماست

!!!گلچین!!!

بس که گلچین ز چمن،‌صبح و مسا گل شکند .*.*. بلبلان! باغ و چمن جمله عزاخانه‌ی ماست

!!!گلچین!!!

آخر این دردِ ‌تغافل که به پیمانهٔ ماست
آتشی از پیِ دردادنِ میخانهٔ ماست
این صدایی که ز بشکستنِ دل می‌شنوی
در حقیقت اثرِ نالهٔ زولانهٔ ماست
تا چو مجنون پیِ لیلایِ ترقّی برسیم
ذوقِ صحرایِ طلب در دلِ دیوانهٔ ماست
غمِ گیسویِ پریشانِ ترقّیِّ وطن
بس که گلچین ز چمن،‌صبح و مسا گل شکند
بلبلان! باغ و چمن جمله عزاخانهٔ ماست

پیام های کوتاه
  • ۶ خرداد ۹۲ , ۰۲:۱۰
    شکر
  • ۳۰ ارديبهشت ۹۲ , ۱۳:۱۴
    احساس
  • ۳۰ ارديبهشت ۹۲ , ۱۲:۳۸
    رفیق
طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
آخرین نظرات
  • ۹ ارديبهشت ۹۵، ۱۶:۴۸ - سید حمید
    ممنون
نویسندگان

۷۱ مطلب در شهریور ۱۳۹۲ ثبت شده است

۱۱
شهریور
۹۲

اگه گفتی اشتباهش کجاست؟
بسم الله الرحمن الرحیم
قل هو الله احد، الله الصمد، لم یلد و لم یولد، و لم یکن له کفوا احد
بسم الله الرحمن الرحیم
قل هو الله احد، الله الصمد، لم یلد و لم یولد، و لم یکن له کفوا احد
بسم الله الرحمن الرحیم
قل هو الله احد، الله الصمد، لم یلد و لم یولد، و لم یکن له کفوا احد

خب دیگه نگرد
اشتباهی نداره
ثواب ختم یه قرآن را بردی

  • قاصدک
۱۰
شهریور
۹۲



    مطالب زیراز کتاب قانون بوعلی سینا جلد2 گرفته شده است که در آن حکیم بوعلی سینا به بیان خواص مواد 

می پردازد.

 

انجیر ( تین )

انجیر خود بخود مزاجی دارد و برگ و شیرش نیروی یتوعی دارند . اگر برگ انجیر یافت نشود ، شاخه های  انجیر وحشی را بشکنند و بکوبند و بپزند و آبش را بگیرند و از آن افشره سازند چنانکه از سایر گیاهان افشره بدست می آورند ، افشرۀ انجیر که منعقد شود و چون عسل گردد همقوت عسل است.

گزینش :انجیر خوب دردرجه اول سفید و بعد سرخ و در درجه سوم سیاه است .
انجیر خوب رسیده بسیار خوب و کم زیان است .انجیر خشک کنش خوب دارد و لیکن خونی که از آن به وجود می آِید خوب نیست و به این علت است که تنها خوردنش شپش زیاد می کند . اما اگر با گردو و یا بادام بخورند کیموس خوب می دهد . و از همه سبک تر انجیر سفید است.
مزاج :انجیرتر کمی گرم و بسیار تر و آبکی است و کمتر فائده دارویی دارد.انجیر نارسیده زداینده و سردی بخش است . لیکن شیرش چنین نیست . انجیر خشک در اول گرم ودر آخر لطیف است .
خاصیت :انجیر خشک و به ویژه تند مزه آن بسیار زداینده ، رساننده و گدازنده است .انجیر پر گوشت بیشتر رساننده است و چسبندگی و تکه کنندگی و لطافت بخشی هم دارد . 

  • سعید
۱۰
شهریور
۹۲

اولین اروپایی ها

اولین اروپایى هایى که وارد آمریکاى شمالى شد ند- لااقل تا آن جایى که شواهد در دسترس است- نورسها (Norse) -- اسکاندیناوییها -- بودند که از گرین لند (Greenland) به سمت غرب مى رفتند. اریک سرخ (Eric The Red) حدود سال 985 در آن جا سکنى گزید. گفته مى شود که در سال 1001، پسر او، لیف (Leif)، کرانه ساحلى شمال شرقى که اکنون کانادا گفته مى شود را کاوش کرده و لااقل یک زمستان را در آن جا بسر برده است.

با این که نوشته هاى باقیمانده از نورس ها(Norse) حاکى بر آن است که دریا نوردان وایکینگ Viking) (ساحل آتلانتیک آمریکاى شمالى را تا حد باهاماس (Bahamas) کشف کرده اند، چنین ادعاهایى هنوز به اثبات نرسیده است. در سال 1963، خرابه هاى برخى از خانه هاى نورس(Norse) که قدمت آن ها به همان زمان ها مى رسد در Danse-adx-Meadow در New Foundland شمالى کشف شد که خود تا حدى ادعاهاى ذکر شده در کتیبه هاى نثرهاى نورس (Norse) را به اثبات مى رساند.

  • سعید
۰۹
شهریور
۹۲

      

گیاهی است دارای پرزهای باریک و سرخرنگ که به پرز خوشه جو شبیه است و برگهایش از برگ جو درازتر است و چوبهایش خاکی

 رنگ و همچون افتیمون بی گل است. ترکیبش از گوهر خاکی سرد و آتشین لطیف است . مزه اش تند است و به تلخی می زند .

مزاج : در درجه اول گرم و در درجه دوم خشک است .

خاصیت درمانی : بوسیله تلخی که در آن است گدازنده و لطافت بخش است ، تناول آن بند آمدگیها را باز می کند ، می زداید و اندک قبوضیتی دارد که بدن و درون را توان دهد و عفونت را جلوگیری می نماید .

مفاصل  : آب پز آن دردهای پی و دنده ها را تسکین می دهد . شربت آن در مداوای بیماریهای سرد عصب بهترین دارو است . پس لازم است کسانی که ضعف اعصاب دارند یا از سرما به بیماری عصب دچارند بر این دارو مداومت کنند .

  • سعید
۰۹
شهریور
۹۲

با سلام 

از امروز قصد دارم انشاالله یک سری مطالب                                              

در سی قسمت درباره گیاهان،داروها و مواد غذایی را منتشر کنم.

تمامی این مطالب برگرفته از کتاب شریف قانون می باشد.

این کتاب به دست مرحوم بوعلی به زبان عربی نوشته شده.

ما برای شما ترجمه ی آن مطالب را آورده ایم.

این کتاب به دست مرحوم شرفکندی به فارسی ترجمه شده.



کتاب به زبان عربی چهار مجلد می باشد اما ترجمه آن هشت مجلد به همراه نمایه موضوعی است.

مطالب ما از مجلد دو ترجمه فارسی می باشد.

با نظراتتون خوشحالمون کنید.

باشد که مقبول افتد!!!!!

بمنه و کرمه!!

  • سعید
۰۹
شهریور
۹۲


سعد بن عبداللّه قمى حکایت نماید:
روزى متجاوز از چهل مسئله از مسائل مشکل را طرح و تنظیم نمودم تا از سرور و مولایم حضرت ابومحمّد امام حسن عسکرى صلوات اللّه علیه پاسخ آن ها را دریافت نمایم .
از شهر قم به همراه بعضى دوستان حرکت کردیم ، هنگامى که وارد شهر سامراء شدیم به سوى منزل آن حضرت روانه گشته ؛ و پس از آن به منزل رسیدیم و اجازه ورود گرفتیم ، داخل منزل رفتیم .
همین که وارد شدیم ، دیدم مولایم همچون ماه شب چهارده در گوشه اتاق نشسته است و کودکى خردسال را - که چون ستاره مشترى مى درخشید - روى زانوى خود نشانیده بود.
امام عسکرى علیه السلام به ما اشاره نمود که جلو بیائید و در نزدیکى ما بنشینید.
پس طبق فرمان حضرت ، جلو رفتیم و نشستیم و سپس مسائل خود را به طور کلّى مطرح کردیم .
امام حسن عسکرى صلوات اللّه علیه پس از شنیدن سخنان و مسائل ما، اشاره به کودک نمود و اظهار داشت : اى فرزندم ! جواب شیعیان خود را بیان کن .
پس ناگهان ، آن کودک لب به سخن گشود و تمامى سؤ ال هاى ما را یکى پس ‍ از دیگرى جواب کافى داد.
و بعضى سؤال ها را پیش از آن که مطرح کنیم ، خود کودک مطرح مى نمود و جواب آن را مى داد، به طورى که همه ما مبهوت و متحیّر گشتیم که این کودک خردسال چگونه در همه علوم و فنون شناخت کافى دارد و با بیان شیوا تمامى سؤ ال هاى ما را پاسخ داده و همه افراد را قانع مى نماید؟!
پس از آن ، امام حسن عسگرى صلوات اللّه علیه متوجّه من شد و فرمود: اى سعد بن عبداللّه ! براى چه از قم به این جا آمده اى ؟
عرضه داشتم : یاابن رسول اللّه ! چون عشق زیارت و دیدار شما را داشتم ، بدین جا آمده ام .
حضرت فرمود: پس بقیّه سؤال هائى را که تهیّه و تنظیم نموده بودى ، چه شد؟
پاسخ دادم : آماده و موجود مى باشد.
فرمود: از فرزندم و نور چشمم مهدى موعود علیه السلام آنچه مى خواهى سؤ ال کن .
و من بعضى از سؤال هاى باقى مانده را مطرح کردم ، از آن جمله عرضه داشتم : یاابن رسول اللّه ! تاءویل و تفسیر کهیعص چیست ؟
کودک در حالى که روى زانوى پدر نشسته بود، فرمود: این حروف ، رموز و اخبار غیبى الهى است که خداوند متعال در رابطه با حضرت زکریّا پیغمبر علیه السلام بیان نموده است ؛ چون زکریّا از خداوند متعال درخواست نمود تا اسامى خمسه طیّبه - پنج تن آل عبا علیهم السلام - را تعلیم او نماید.
لذا جبرئیل علیه السلام نازل شد و آن اسامى مقدّس را به او تعلیم داد؛ و هر زمان حضرت زکریّا علیه السلام یادى از آن اسامى : (محمّد، علىّ، فاطمه ، حسن ، حسین علیهم السلام ) مى کرد، هر نوع مشکل و ناراحتى که داشت ، حلّ و بر طرف مى گردید.
امّا هرگاه نام حسین علیه السلام بر زبان جارى مى نمود و به یاد آن حضرت مى افتاد، غم و اندوه فراوانى بر او عارض مى شد؛ و افسرده خاطر مى گردید.
پس روزى اظهار داشت : خداوندا! علّت چیست که هر موقع چهار نفر اوّل را یادآور مى شوم ، دلم آرام مى گیرد؛ و چون پنجمین نفر را یاد مى کنم محزون گردیده و در چشمانم اشک حلقه مى زند؟!
خداوند متعال کهیعص را در جواب حضرت زکریّا علیه السلام برایش ‍ فرستاد؛ و تمامى اخبار و جریاناتى را که بر امام حسین علیه السلام مقدّر شده بود، به وسیله آن رموز کلّى برایش بیان نمود:
(کاف ) یعنى ؛ کربلاء و حوادث آن ، (هاء) اشاره به هلاکت و شهادت اهل بیت سلام اللّه علیهم ، (یاء) یزید - بن معاویه است - که بر امام حسین علیه السلام ظلم نمود، (عین ) اشاره به عطش و تشنگى آن حضرت و اصحاب مى باشد؛ و (صاد) صبر و استقامت آن حضرت خواهد بود.
سپس آن کودک در ادامه فرمایشات گهربارش فرمود: چون حضرت زکریّا علیه السلام این خبر را - از فرشته الهى یعنى ؛ جبرئیل امین علیه السلام - دریافت نمود، وارد مسجد شد و به مدّت چند روز در مسجد ماند و مرتّب گریه و زارى مى کرد.
و در پایان افزود: حضرت یحیى پیغمبر و امام حسین علیهماالسلام هر دو به مدّت شش ماه در رحم مادر بودند؛ و در شش ماهگى به دنیا آمدند.

  • سعید
۰۹
شهریور
۹۲

فرهنگ آمریکاى بومى

آمریکایى که به اولین اروپایى ها خوش آمد گفت بسیار بیشتر از یک بیابان خشک و خالى بود. امروزه اعتقاد بر این است که جمعیت نیمکره غربى حدودا اندازه جمعیت اروپاى غربى آن زمان بوده – قریب به چهل میلیون نفر.

تعداد آمریکایی هاى بومى ساکن در آن چه که امروزه آمریکا خوانده مى شود در آغاز مستعمره سازى هاى اروپاییان بین 2 تا 18 میلیون تخمین زده مى شود که از این میان بیشتر تاریخ نویسان به تخمین کمتر متمایل هستند. آن چه مسلم است همانا تاثیر مخرب و جبران ناپذیر بیمارى اروپا بود که از همان تماس اول با این افراد بومى، بر آن ها وارد شد. به ویژه مرض آبله باعث ویرانى بسیارى از قبایل شد و گمان برده مى شود که علت بیشتر کاهش سریع جمعیت سرخپوستان در قرن 16 میلادى این مرض بوده تا جنگ ها و زد و خوردهاى گوناگون دیگر با مهاجرین اروپایى.

       

  • سعید
۰۸
شهریور
۹۲


روزی تو خواهی آمداز کوچه های باران


تا از دلم بشویی غم های روزگاران..........

 



تا نیایی گره از کار بشر وا نشود...


  • قاصدک
۰۸
شهریور
۹۲

اسمش محمد علی رجایی بود معلم بود قبلش دستفروشی میکرد بعد شد رییس جمهور مکتبی و مردمی و ساده زیست ایران که منافقای کوردل نتونستند تحملش کنند و به آرزوش یعنی شهادت رسوندنش. هنوز هم نام رجایی زنده است







  • قاصدک
۰۸
شهریور
۹۲

 

گـاهــی هـــم

نه برای اینکه، دنبال ازدیاد نعمتیـم

نـه از تــرس...

نـه از روی عـادت...

نـه بــرای دل خـودمـان...

تنها برای خاطـر خــــدا...

بـگـویــیــم :

 الحــمــدلله

  • قاصدک