کورهی مشکلات
آهنگری بود که با وجود رنجهای متعدد و بیماریاش به خدا عشق میورزید. روزی یکی از دوستانش که اعتقادی به خدا نداشت از او پرسید: «تو چگونه میتوانی خدایی را که رنج و بیماری نصیبت میکند، دوست داشته باشی؟»
آهنگر، سر به زیر آورد و گفت: «وقتی که میخواهم وسیلهای آهنی بسازم یک تکه آهن را در کوره قرار میدهم. سپس آن را روی سنگدان میگذارم و میکوبم تا به شکل دلخواهم درآید. اگر به صورت دلخواهم درآمد، میدانم وسیلهی مفیدی خواهد بود. اگر نه، آن را کنار میگذارم.همین موضوع، باعث شده است که همیشه به درگاه خداوند دعا کنم که خدایا، مرا در کورههای رنج قرار ده اما کنار نگذار...»
فقط در ناملایمات است که فضایل انسان به اوج خود میرسد. در غیاب باد، یک توده پنبه مانند یک قلهی کوه استوار است.
فراموش نکنیم سنگی که طاقت ضربات تیشه را ندارد نمیتواند تندیس زیبایی شود.
روزی خبرنگار جوانی از ادیسون پرسید: «آقای ادیسون، شنیدهام برای اختراع لامپ، تلاشهای زیادی کردهاید اما موفق نشدید؟ چرا پس از اینهمه شکست همچنان به فعالیت خود ادامه میدهید؟ ادیسون با لحن خونسردی جواب میدهد: «ببخشید آقا من این چندین بار را شکست نخوردم، بلکه روشهای مختلفی از اینکه لامپ چگونه ساخته نمیشود یاد گرفتم.»
هیچ چیز به اندازه اعتقاد به شکست بین شما و رویاهایتان فاصله نمیاندازد.
- ۹۰/۰۶/۰۶
گنجینه ی واژگان پارسی
برای گسترش واژه های پارسی نشانی تارنگار(وبلاگ) من را به پیوندهای تارنگار خود افزوده کنید.
خواهشمند است بدون هیچ سامه ای(شرطی) تنها برای ایران نشانی پیوند من را به تارنگارتان بیافزایید.
با سپاس فراوان
www.sepid1000.blogfa.com