مطالبی در مورد حجاب قسمت دوم
باسمه تعالی
حجاب در اقوام و آیینهای مختلف: به شهادت متون تاریخی، در اکثر قریب به اتفاق ملتها و آیینهای جهان، حجاب در بین زنان معمول بوده است؛ هرچند در طول تاریخ، فراز و نشیبهای زیادی را طی کرده و گاهی با اعمال سلیقهی حاکمان، تشدید با تخفیف یافته است ولی هیچگاه بطور کامل از بین نرفته است. مورّخان به ندرت از اقوام بدوی که زنانشان دارای پوشش مناسب نبوده و یا بصورت برهنه در اجتماع ظاهر میشدند، یاد میکنند. در اینجا به بعضی از ملتها و آیینها اشاره میکنیم:
1) حجاب در یونان: در دایرالمعارف لاروس درباره پوشش زنان یونان باستان آمده است: «زنان یونانی در دورههای گذشته، صورت و اندامشان را تا روی پا میپوشانند. این پوشش که شفاف و بسیار زیبا بود، در جزایر کورس و امرجوس و دیگر جزایر ساخته میشد.» نقشهایی که برجای مانده نیز حکایت میکند که زنان سر را میپوشانند ولی صورتهایشان باز بوده است، و وقتی به بازار میرفتدند، بر آنان واجب بوده است که صورتهایشان را بپوشانند؛ خواه باکره و خواه دارای همسر باشند.
جالب اینجاست که ویل دورانت میگوید: یکی از خدایان یونان به نام «آرتمیس» به «الهه عفت» معروف بود که عالیترین الگو برای دختران جوان به شمار میآمد. او دارای بدنی نیرومند و ورزیده و چابک و به زیور عفت و تقوا آراسته بود.
این مورّخ در جای دیگر میگوید: «زنان فقط در صورتی میتوانستند خویشان و دوستان خود را ملاقات کنند و در جشنها و تماشاخانهها حضور یابند که کاملاً در حجاب بوده باشند.»
2) پوشش زن در ایران: در مورد پوشش زنان ایران باستان، مطالب زیادی در تاریخ وجود دارد(مانند دورهی مادها، هخامنشیان، اشکانیان و ساسانیان) . ویل دورانت درباره پوشش زنان ایران باستان و اینکه حجاب بسیار سختی در بین آنان رایج بوده است، میگوید: «زنان طبقات بالای اجتماع جرأت آن را نداشتند که جز در تخت روان روپوشدار از خانه بیرون بیایند. بطور کلی در نقشهایی که در ایران باستان بر جای مانده، هیچ صورت زن دیده نمیشود و نامی از ایشان به نظر نمیرسد.»
3) حجاب در شریعت حضرت ابراهیم و موسی: در کتاب تورات چنین میخوانیم: «"رفقه" چشمان خود را بلند کرده و اسحاق را دید و از شتر خود فرود آمد، زیرا از خادم پرسید: این مرد کیست که در صحرا به استقبال ما میآید؟ خادم گفت: آقای من است. پس برقع خود را گرفته، خود را پوشانید.» از این بیان روشن میشود که پوشش زن در مقابل نامحرم در شریعت حضرت ابراهیم وجود داشته است؛ زیرا «رفقه» در مقابل اسحاق که به او نامحرم بود، از شتر پیاده شد و خود را پوشاند تا چشم اسحاق به او نیفتد.
در کتاب تورات، در مورد عدم تشبه مرد و زن به یکدیگر آمده است: «متاع مرد، بر زن روا نباشد و مرد، لباس زن نپوشد، زیرا هرکه این کند، مکروه یهوه (خدای تو) است.» ویل دورانت که معمولاً سعی میکند موارد برهنگی یا احیاناً تزیینات و آرایشهای زنان هر قوم را با آب و تاب نقل کند تا آن را طبیعی جلوه دهد، درباره زنان یهود میگوید: «در طول قرون وسطی، یهودیان همچنان زنان خویش را با البسه فاخر میآراستند، لکن به آنها اجازه نمیدادند که با سر عریان به میان مردم روند. نپوشاندن موی سر خلافی بود که مرتکب را مستوجب طلاق میساخت. از جمله تعالیم شرعی یکی آن بود که مرد یهودی نباید در حضور زنی که موی سرش هویداست، دست دعا به درگاه خدا بردارد.»
5) حجاب در شریعت حضرت عیسی: جرجی زیدان نویسندهی مسیحی مینویسد: مسیحیت نه تنها احکام دین یهود در مورد حجاب زنان را تغییر نداده و قوانین شدید آن را استمرار بخشیده است، بلکه در برخی موارد، قدم را فراتر نهاده و با ترکیب بیشتری وجوب حجاب را مطرح ساخته است، زیرا در شریعت یهود، تشکیل خانواده و ازدواج، امری مقدس محسوب میشد و حتی در کتاب «تاریخ تمدن» آمده است که: «ازدواج در سن بیست سالگی اجباری بود، اما از دیدگاه مسیحیت که تجرّد، مقدس شمرده شده است جای هیچ شبههای باقی نخواهد ماند که برای از بین رفتن تحریک و تهییج، این مکتب، زنان را به رعایت پوشش کامل و دوری از آرایش و تزیین، به صورت شدیدتری فراخوانده است.»
در انجیل چنین آمده است: «همچنین زنان خویشتن را بیارایند و به لباس مزیّن به حیا و پرهیز، نه به زلفها و طلا و مروارید و وقت گرانبها.» دکتر «حکیم الهی» استاد دانشگاه لندن در کتاب «زن و آزادی» از زبان «کلمنت» و «ترتولیان»، (دو مرجع مسیحیت و دو اسقف بزرگ) مینویسد: «زنان باید کاملاً در حجاب و پوشیده باشند، مگر آنکه در خانه خود باشند؛ زیرا فقط لباش است که او را میپوشاند و میتواند از خیره شدن چشمها به سوی او مانع گردد. زن نباید صورت خود را عریان ارائه دهد تا دیگری را با نگاه کردن به صورتش وادار به گناه نماید. برای زن مومن عیسوی، در نظر خداوند، پسندیده نیست که نزد بیگانگان به زیور آراسته گردد و حتی زیبایی طبیعی آن نیز باید مخفی گردد؛ زیرا برای بینندگان خطرناک است.»
فلسفههای حجاب
بدون شک در عصر ما که بعضی نام آن را عصر برهنگی و آزادی جنسی گذاردهاند و افراد غربزده، بی بند و باری زنان را جزئی از آزادی او میدانند سخن از حجاب گفتن برای این دسته ناخوشایند و گاه افسانهای است متعلق به زمانهای گذشته! ولی مفاسد بی حساب و مشکلات و گرفتاریهای روزافزونی که از این آزادیها بوجود آمده، سبب شده که تدریجاً گوش شنوایی برای این سخن پیدا شود.
در این مطلب شکی نیست که بدن انسان طوری قرار داده شده که نیازمند لباس و پوشش است و در طول تاریخ نیز تمام انسانها به همین سو حرکت کردند همچنانکه خداوند متعال نیز به این مسأله فطری و طبیعی اشاره کرده و میفرماید: «یا بَنی آدَمَ قَد اَنزَلنَا عَلَیکُم لِباساً یُواری سَوءَاتِکُم وَ ریشاً» (اعراف/26) یعنی ای فرزندان آدم! لباسی برای شما فرو فرستادیم که اندام شما را میپوشاند و مایهی زینت شماست. پس در اصل پوشیدن لباس شکی نیست و مردان و زنان نیازمند آن هستند ولی تفاوتی در مقدار پوشش بدن زن و مرد دیده میشود و آن اینکه، بر اساس دستور ادیان، زن باید پوشش بیشتری نسبت به مرد داشته باشد. این دستور، فلسفههای متعددی دارد که به بعضی از آنها اشاره میکنیم:
1) حجاب باعث حفظ شخصیت زن
از آنجائی که زنان بیشتر از مردان، از جمال و زیبایی بهرهمند هستند، خداوند نمیخواهد شخصیت زن به خاطر این جمالِ بیشترش باشد. به عبارتی دیگر، خداوند نمیخواهد که نگاهها به زن در سطح جامعه به خاطر زیباییهای جسمیِ او باشد و تن آرائیِ او باعث بوجود آمدن شخصیتش باشد. به همین خاطر، به زن دستور رعایت حجاب را داده است تا این زیبایی به جای مناسب خود و به طریق معقول خود (یعنی همسر) اختصاص یابد.
هنگامی که جامعه، زن را با اندام برهنه بخواهد، طبیعی است روز به روز تقاضای آرایش بیشتر و خودنمایی افزونتر از او را طلب میکند و زن را از طریق جاذبه جنسیش، وسیله تبلیغ کالاها و دکور اتاقهای انتظار و عاملی برای جلب جهانگردان و سیّاحان قرار میدهد. در چنین جامعهای شخصیت زن تا سر حد یک عروسک یا یک کالای بی ارزش سقوط میکند و ارزشهای والای انسانیِ او به کلی به دست فراموشی سپرده میشود، و تنها افتخار او جوانی و زیبایی اوست که آن هم به مرور زمان از بین میرود. به راستی، در چنین جامعهای چگونه یک زن میتواند با ویژگیهای اخلاقیش و با علم و آگاهی و دانائیش جلوه کند و حائز مقام والایی گردد؟
در جامعهی غرب که پوشش زن در حداقل زمان ممکن قرار دارد، به وضوح، شخصیت زنان به خطر افتاده و نگاه بسیاری از مردان به آنها، تنها برای رفع غریزه جنسی است و این را در آمار مربوط به فجایع جنسی که از کشورهای غربی ارائه میشود، میتوان دید.
2) حفظ حجاب، باعث حفظ امنیّت زن
ارائهی زیباییها و مواضع بدن زن، به شهوت و طمعِ مردان دامن میزند و آنها را به یک کانون جدّی خطر مبتلا میسازد که به سلب آرامش زن و امنیت اجتماعیِ او منتهی میگردد. آنچه میتواند از این ناامنی پیشگیری کند، پوشش زن از چشمان گرسنهی نامحرمان است که با حجاب کامل اسلامی، عملی خواهد شد.
در زمان طاغوت، زنی از کشور ترکیه که در فسق و فساد مشهور بود، برای اجرای یک نمایش در ایران به فرودگاه مهرآباد تهران وارد شد و جمعیت فراوانی به استقبال این زن رفتند. یک روز که برای او برنامهی گردش گذاشتند، همین طور که در خیابانهای تهران گردش میکرد، زنی را با چادر دید و گفت: این زن چرا این طوری است؟ گفتند: این خانم چادر به سر دارد. روبه آن زن کرد و گفت: این چیست که بر سر انداختی؟ پاسخ داد این حجاب من است. گفت آیا میشود چند لحظه به من بدهی تا به سرم بیاندازم؟ پاسخ داد نه، من که نمیتوانم چادرم را در انظار عمومی از سرم بردارم، این جا نمیشود. گفت: کجا میتوانم این چادر را به سر کنم؟ پاسخ داد باید به جایی برویم که در دید نامحرم نباشیم. به جای مخصوصی رفتند و خانم ایرانی چادرش را به آن زن ترکیهای داد و او چادر را بر سر انداخت و به میان همراهانش آمد و گفت: عکس من را بیاندازید که تنها لحظهای که در زندگی احساس آرامش کردم همین لحظهای است که در چادر قرار گرفتم.
عکس خانم هنرپیشه را با همان چادر در تمام مجلات زن زمان طاغوت منتشر کردند.
گاهی در میان متون ادبی نیز مطالب جالبی درباره امنیت زنان به واسطهی حجاب و پوشش و ناامنی آنها در اثر بی حجابی، مشاهده میشود که به یک مورد اشاره میکنیم:
شنیدم که شبی بر سر مد دختری به پدرش بود به جنگ
پدر از روی نصیحت میگفت که مکن پیروی از راه فرنگ
ای بسا گرگ که در جامهی میش بهر صید تو نوازد آهنگ
نکنند این دغلان از دغلی بهر اغفال تو یک لحظه درنگ
دختر از روی تعرض گفتش آنچه تو گویی بود جمله جفنگ!
باش خاموش، دگر یاوه مگو که تو پیری و بری از فرهنگ!
مدتی شد سپری زان جریان تا که یک شب پسری گوش به زنگ
با سخنهای فریبنده از عشق با بیانات دل انگیز و قشنگ
همچو آهو به سخن رامش کرد از ره حیله چو روباه زرنگ
گوهر عفت او را زد و برد کرد دامان وی آلوده به ننگ
همچنانی که به خود میبالید زیر لب زمزمه کرد این آهنگ
صید با پای خود افتاد به دام مرغ با میل خود افتاد به چنگ
3) آرامش روانی در سطح جامعه
یکی از فلسفههای وجوب حجاب، مصونیت جامعه از فساد و معنا بخشیدن به امنیت اجتماعی میباشد زیرا برهنگی زنان که طبعاً پیامدهایی همچون آرایش و عشوهگری و امثال آن را به همراه دارد، مردان مخصوصاً جوانان را در یک حال تحریکِ دائم قرار میدهد، تحریکی که سبب کوبیدن اعصاب آنها و ایجاد هیجانهای بیمارگونه عصبی و گاه سرچشمهی امراض روانی میگردد. مگر اعصاب انسان چقدر میتواند بار هیجان را بر خود حمل کند؟مگر همهی روان شناسان نمیگویند هیجان مستمر عامل بیماری است؟ مخصوصا توجه به این نکته که غریزهی جنسی نیرومندترین و ریشهدارترین غریزهی آدمی است و در طول تاریخ سرچشمهی حوادث مرگبار و جنایات هولناکی شده، تا آنجا که گفتهاند: «هیچ حادثهی مهمی را پیدا نمیکنید مگر اینکه پای زنی در میان است!» آیا دامن زدن مستمر از طریق برهنگی به این غریزه و شعلهور ساختن آن، بازی با آتش نیست؟ آیا این کار عاقلانهای است؟ اسلام میخواهد مردان و زنان مسلمان روحی آرام و اعصابی سالم و چشم و گوشی پاک داشته باشند.
در تحقیقات علمی، در مورد فیزیولوژی و روانشناسیِ زن و مرد ثابت شده که مردان نسبت به محرکهای چشمیِ شهوتانگیز حساسترند چون تاثیر حس بینایی زیادتر است و چون ترشح هرمونها در مرد صورتی یکنواخت و بدون انقطاع دارد، مردم به صورتی گسترده تحت تاثیر محرکهای شهوانی قرار می گیرند.
اما زنان نسبت به حس لمس و درد حساسترند و به محرکهای حسی پاسخ میدهند. حس لامسه بروز زیادی ندارد و فعالیتش محدود به تماسِ نزدیک است. از این گذشته چون هورمونهای جنسی زن به صورت دورهای ترشح میکنند و به طور متفاوت عمل میکنند، تأثیر محرّکهای شهوانی بر زن صورتی بسیار محدود دارد و نسبت به مردان بسیار کمتر است.
با توجه به مطالب فوق میتوان گفت: حجاب در اسلام از یک مسئله کلی و اساسی ریشه گرفته است. اسلام میخواهد انواع التذاذهای جنسی (چه بصری و لمسی و چه نوع دیگر) به محیط خانواده و در چهارچوب شرع و قانون اختصاص یابد و اجتماع تنها برای کار و فعالیت باشد، برخلاف سیستم غربی که حضور در جامعه را با لذت جویی جنسی به هم میآمیزد و تعدیل و تنظیم امور جنسی را به هم میریزد.
4) استحکام پیوند خانوادگی
فلسفه پوشش و منع کامیابی جنسی از غیر همسر مشروع، این است که همسر قانونیِ شخص، به لحاظ روانی عامل خوشبخت کردن او به شمار برود. در حالی که در سیستم آزادی کامیابی، همسر قانوی از لحاظ روانی یک نفر رقیب و مزاحم و زندانبان به شمار میرود چرا که همسر مانعی برای این نوع آزادیها محسوب میشود و در نتیجه کانون خانوادگی بر اساس دشمنی و نفرت، پایه گذاری میشود.
در غرب سهولت معاشرت با جنس مخالف باعث سردی روابط در خانه شده است تا جائی که گفتهاند: «خانه در غرب، خوابگاه است» و محل تعامل و زندگی مشترک نیست و ارتباطهای عاطفیِ فرد، در محیط کار صورت میگیرد.
مهمترین بُعد ازدواج، تعهد است در حلی که در غرب این بُعد از خانواده بسیار کمرنگ و تقریباً حذف شده است، بطوری که حتی زن و شوهر مجبور نیستند در یک خانه زندگی کنند و نداشتن پیوند و تعهد بدین معناست که این ازدواج از ابتدا پیوند قوی و استواری نبوده در حالی که اسلام، قویترین پیوند . مهمترین تعهد، تعهدات زناشویی است. چراکه متضمن نوشته و نانوشتهی زیادی است و حتی حتی شاید تعهدات نانوشته خیلی بیشتر از تعهدات مکتوب باشد. هنوز در جامعهی اسلامی بزرگترین اتفاق زندگی هر فرد، ازدواج است در صورتی که در غرب اینچنین نیست. در غرب ممکن است یک فرد، در تمام عمرش چندین بار شریک زندگیش را عوض کند و اسم این شریک زندگی هم، همسر نباشد.
از آنجایی که اکثر ازدواجها در آمریکا به یکسال نمیانجامد و زن و شوهر از هم جدا میشوند، در این کشور خانوادههای دو یا چند نفری مثل طلا کمیاب هستند. تقریباً اکثر آمریکاییها طلاق را نه تنها خطا نمیدانند، بلکه آن را مثل سایر قوانین اجتماعی راهی برای پیشرفت خود ارزیابی میکنند مثلاً در سالهای اخیر دولت آمریکا در ایالت آرکانزاس قوانین مربوط به ازدواج و طلاق را محدود کرد و حتی قانونی را تصویب کرد که زوجها قبل از ازدواج در عقدنامهی خود شروطی را برای ادامهی زندگی امضاء کنند؛ ولی آمارهای سال 2004 نشان داد نه تنها طلاق در این منطقه کاهش پیدا نکرد، بلکه تظاهراتی نیز از سوی گروههای حقوق بشر برای نقض این قانون صورت گرفت!
منبع: کتاب "پاسخ به شبهات اینترنتی" جلد چهارم
برچسبها: حجاب در اقوام و آیینهای مختلف، بررسی حجاب از زاویههای مختلف، خشونت علیه زنان در جوامع غربی، حجاب در یونان، پوشش زن در ایران، حجاب در شریعت حضرت ابراهیم و موسی، حجاب در شریعت حضرت عیسی، فلسفههای حجاب، حجاب باعث حفظ شخصیت زن، حفظ حجاب، باعث حفظ امنیّت زن، آرامش روانی در سطح جامعه، استحکام پیوند خانوادگی
- ۹۰/۰۴/۰۴