عکسهای من سری 14
شنبه, ۱۹ اسفند ۱۳۹۱، ۱۲:۱۱ ب.ظ
جای همتون خالی چهارشنبه هفته پیش با بروبچ با صفای موسسه جهادی فرهنگی عباد واسه شناسایی منطقه و انجام مقدمات اردوی جهادی فرهنگی نوروز 92 رفتیم لرستان منطقه دلفان.
توی راه یک گردنهای بود که بخاطر برف و کولاک یه جورایی بند اومده بود. ماشین خودمون هم به زور میرفت. چندتا ماشین توی راه بودن که مونده بودن. ما هم که بچههای جهادی (ختم ختم ریا!!!) زود از ماشین پیاده میشدیم و هُلش میدادیم. کلاً هرجا میدیدم ماشینی مونده،
آقا رضا، راننده باحالمون میزد کنار و درهای ماشین باز میشد و منو سعید و بابک مثل گروه ضربت از ماشین پیاده میشدیم و ماشینای مردمو هل میدادیم!!!
ایقد مشغول هل دادن بودیم که از عکس گرفتن فراموش کردیم!!! شب جالبی بود فقط جای آقا مصطفی (مدیر گروه) خالی بود. هر هفته میومدا ولی بنده خدا ایقد سرش شلوغه که حتی فرصت نکرد به این سفر یک روزه بیاد. خدا بهش صبر بده. واقعا زحمت میکشه.
روز بعدش که نور آباد بودیم هوا اینجوری بود
![](http://img.7setare.com/images/jo0p9bilf1cbr3esmjr1.jpg)
![](http://img.7setare.com/images/15gsvap1f1ivzkr4cur3.jpg)
اما یه دفه هوا اینجوری شد!!!
![](http://img.7setare.com/images/xw12qwrnmuu2b1pbbcge.jpg)
![](http://img.7setare.com/images/bbpodwrw74b1h5iwczhz.jpg)
توی راه یک گردنهای بود که بخاطر برف و کولاک یه جورایی بند اومده بود. ماشین خودمون هم به زور میرفت. چندتا ماشین توی راه بودن که مونده بودن. ما هم که بچههای جهادی (ختم ختم ریا!!!) زود از ماشین پیاده میشدیم و هُلش میدادیم. کلاً هرجا میدیدم ماشینی مونده،
آقا رضا، راننده باحالمون میزد کنار و درهای ماشین باز میشد و منو سعید و بابک مثل گروه ضربت از ماشین پیاده میشدیم و ماشینای مردمو هل میدادیم!!!
ایقد مشغول هل دادن بودیم که از عکس گرفتن فراموش کردیم!!! شب جالبی بود فقط جای آقا مصطفی (مدیر گروه) خالی بود. هر هفته میومدا ولی بنده خدا ایقد سرش شلوغه که حتی فرصت نکرد به این سفر یک روزه بیاد. خدا بهش صبر بده. واقعا زحمت میکشه.
روز بعدش که نور آباد بودیم هوا اینجوری بود
![](http://img.7setare.com/images/jo0p9bilf1cbr3esmjr1.jpg)
![](http://img.7setare.com/images/15gsvap1f1ivzkr4cur3.jpg)
اما یه دفه هوا اینجوری شد!!!
![](http://img.7setare.com/images/xw12qwrnmuu2b1pbbcge.jpg)
![](http://img.7setare.com/images/bbpodwrw74b1h5iwczhz.jpg)
توی راه برگشت که ایقد برف اومده بود که هر ده دقیقه یه بار میزدیم کنار و برفپاککن ماشینو پاک میکردیم!!! کلاً جهاد اندر جهاد بود!
![](http://img.7setare.com/images/mbwn50iqvxsgp5rl4tcm.jpg)
![](http://img.7setare.com/images/0mlxs8gydi3303hgcnt7.jpg)
![](http://img.7setare.com/images/9iukcg98uniefukf3kn9.jpg)
![](http://img.7setare.com/images/mbwn50iqvxsgp5rl4tcm.jpg)
![](http://img.7setare.com/images/0mlxs8gydi3303hgcnt7.jpg)
![](http://img.7setare.com/images/9iukcg98uniefukf3kn9.jpg)