!!!گلچین!!!

بس که گلچین ز چمن،‌صبح و مسا گل شکند .*.*. بلبلان! باغ و چمن جمله عزاخانه‌ی ماست

!!!گلچین!!!

بس که گلچین ز چمن،‌صبح و مسا گل شکند .*.*. بلبلان! باغ و چمن جمله عزاخانه‌ی ماست

!!!گلچین!!!

آخر این دردِ ‌تغافل که به پیمانهٔ ماست
آتشی از پیِ دردادنِ میخانهٔ ماست
این صدایی که ز بشکستنِ دل می‌شنوی
در حقیقت اثرِ نالهٔ زولانهٔ ماست
تا چو مجنون پیِ لیلایِ ترقّی برسیم
ذوقِ صحرایِ طلب در دلِ دیوانهٔ ماست
غمِ گیسویِ پریشانِ ترقّیِّ وطن
بس که گلچین ز چمن،‌صبح و مسا گل شکند
بلبلان! باغ و چمن جمله عزاخانهٔ ماست

پیام های کوتاه
  • ۶ خرداد ۹۲ , ۰۲:۱۰
    شکر
  • ۳۰ ارديبهشت ۹۲ , ۱۳:۱۴
    احساس
  • ۳۰ ارديبهشت ۹۲ , ۱۲:۳۸
    رفیق
طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
آخرین نظرات
  • ۹ ارديبهشت ۹۵، ۱۶:۴۸ - سید حمید
    ممنون
نویسندگان

اول داستان زیر را بخوانید بعد برویم سر اصل مطلب انصافاً داستانش جالب بود. حال می‌خواهیم این داستان را به جرایم سنگین تخلفات راهنمایی و رانندگی ربط دهیم (البته اگر مربوط باشد!) فرض کنید شخصی در حال رانندگی با خودروی شخصی خودش (ترجیحاً ژیان) است و همزمان هم به یک موسیقی تکنو با صدای بلند گوش می‌دهد. این در حالی است که سرعت او چیزی حدود 160 کیلومتر در ساعت است (و سرعت بالای او بخاطر گوش جان سپردن به آهنگ است) حال برای چنین شخصی عملاً هیچ فرقی نمی‌کند که جریمه او هزارتومان باشد یا ده هزارتومان یا بیشتر. اگر این فرض برایتان دلچسب نبود (و اصطلاحاً لا یَتَچَسبَک بود) به فرض بعدی توجه کنید. موتور سواری را فرض کنید که کارش صبح تا شب متر کردن خیابان است. (و معمولاً تردد این گونه موتور سواران است موجب ایجاد حادثه می‌شود) برای چنین فردی باز هم تأکید می‌کنم عملاً فرقی نمی‌کند که جریمه نداشتن کلاه ایمنی چهار هزار تومان باشد یا توقیف موتور عزیزتر از جانش! پس باید به برادرانی که در نیروی انتظامی زحمت می‌کشند و بطور حرفه‌ای آسیب‌شناسی می‌کنند گفت که لطفاً کمی واقع بینانه‌تر به موضوع نگاه کنیم؛ مشکل اصلی سبک بودن جرایم نیست باید مشکل را جای دیگری جست. از باب راهنمایی یک برادر کوچکتر به بزرگتر عرض می‌کنم که یکی از عوامل تصادفات گوش جان سپردن به موسیقی است. علم و تجربه بشر ثابت کرده انسان هنگام گوش دادن به موسیقی دچار توهم شده و به جرأت می‌توان گفت که در این هنگام تقریباً اختیار انسان دست خودش نیست. کسی که فی المثال (خواهشاً به مثال گیر ندهید؛ در مثال مناقشه نیست) موسیقی اسکوتر را با رانندگی مخلوط می‌کند ثانیه به ثانیه جوگیر تر می‌شود و پایش را بیشتر روی پدال گاز می‌فشارد. فشردن پدال گاز همانا و تصادف همانا! پس باید دنبال راهی برای این مشکل بود نه اینکه جرایم را افزایش داد. یکی دیگر از عوامل تصادفات، وجود بیمه شخص ثالث است! تعجب نکنید؛ توضیح می‌دهم. در تصادف وسیله نقلیه با عابر پیاده سه فرض موجود است؛ یا راکب وسیله نقلیه مقصر است یا عابر مقصر است و یا هردو مقصر هستند. زمان قدیم (که البته منظورم عهد دقیانوس یا دوره قاجاریه نیست) قوانین طوری بود که در تصادفات هر کسی که مقصر باشد، شرکت بیمه فلک زده‌ی بیچاره پاسخگوی خسارت بود. که این یک فاجعه است. زیرا این قانون به راننده حس بی‌خیالی را القا می‌کند. راننده به خودش جرأت می‌دهد هر خلافی را انجام دهد و با خود می‌گوید: «ول کن بابا! ما به بقیه چیکار داریم اگه اتفاقی افتاد بیمه هست دندِش نرم پول مفت می‌گیره وظیفشه خسارت بده» از طرفی عابر هم بی‌خیال و بی توجه نسبت به قوانین، از هرجا که دلش خواست عبور کند حتی اگر پل هوایی یا خط عبور عابر پیاده چند قدم پایین‎تر باشد. این شخص هم باخودش می‌گوید:« ای بابا اگه انگشت کوچیکه دستم توی تصادف بشکنه نونم تو روغنه! یه دیه توپ می‌گیرم با پولش میرم دبی!» اما دو پیشنهاد در مورد بیمه و اصلاح قوانین آن: 1) اگر شخص ثالث مقصر باشد، بیمه یا پاسخگو نباشد یا اگر قرار بر پاسخگو بودن باشد مقدار خیلی کمی از خسارت را بدهد مثلاً 30 درصد از خسارت را پرداخت کند. (تعجب نکن. خوب عزیز من؛ مقصر خودت بودی! خودت کردی که لعنت بر خودت بادا بادا مبارک بادا ایشالا مبارک بادا!) وقتی قانون اینطور شود شخص ثالث ملزم می‌شود که قوانین را رعایت کند؛ مثلاً عابر ملزم می‌شود به اینکه فقط از خطوط عبور عابر پیاده یا پل هوایی یا زیرگذر استفاده کند. 2) اگر راکب وسیله نقلیه مقصر باشد بیمه فقط 80 درصد خسارت را بپردازد.(چیه تعجب کردی؟ ولش کن آتیش زدم به مالم 85 درصد خوبه؟ دیگه جان مادرت چانه نزن ضرر می‌کنم!)با اجرای این قانون راکب ملزم می‌شود قوانین را رعایت کند چرا که می‌داند اگر حادثه‌ای رخ دهد باید 20 درصد خسارت را از جیب مبارک خودش بدهد. 3) اگر هردو (راکب و عابر) مقصر باشند شخص ثالث 50 درصد خسارت وارد شده بر او را می‌تواند بگیرد آن 50 درصد هم بخاطر این است که راکب هم مقصر است. (در واقع شریک جرم هم هستند!) و از طرفی راکب هم از این 50 درصد خسارت، 20 درصد را باید از جیب مبارک بدهد و آن تخفیف هم بخاطر این است که شخص ثالث هم مقصر است. با این قوانین قیمت بیمه شخص ثالث هم کاهش پیدا می‌کند. مثال: یک پراید با عابر برخورد می‌کند و تنها کسی که خسارت می‌بیند عابر است که میزان خسارتش شش میلیون تومان است. حال اگر راننده پراید مقصر باشد بیمه چهار میلیون و هشتصد هزار تومان می‌پردازد و یک میلیون دویست هزار تومان دیگر را راننده می‌پردازد. اگر عابر مقصر بوده هیچ مبلغی به عنوان خسارت به او داده نمی‌شود (یا حداکثر بیست الی سی درصد خسارت را بیمه می‌دهد) زیرا مقصر است. اگر هردو مقصر باشند از شش میلیون تومان خسارت وارده سه میلیون تومان به عابر تعلق می‌گیرد که از این مبلغ ششصد هزار تومان را راکب و بقیه آن را بیمه پرداخت می‌کند. خلاصه کلام اگر خوب دقت کنیم خواهیم دید که می‌توان با اندکی تغییر قوانین، از حوادث بیشتری جلوگیری کرد. لازم به ذکر است که نه جرایم راهنمایی و رانندگی وحی منزل است نه حرف‌های من؛ ممکن است در هر دوی آنها اشتباه باشد. عقل بشر است و هزار اشتباه. قضاوت با خودتان. لطفا با نظرات خودتان ما را از در ارائه‌ی بهتر مطالب با خبر کنید. محمدحسین کاوری 7/3/1390


برچسب‌ها: تحلیل و بررسی قوانین جدید راهنمایی و رانندگی، نقد و بررسی مسائل مربوط به راهنمایی و رانندکی، نقد جرایم سنگین تخلفات راهنمایی و رانندگی، نقد و بررسی فعالیت‌های راهنمایی و رانندگی، آسیب‌های سنگین بودن جرایم راهنمایی و رانندگی، پیشنهاداتی به اداره راهنمایی و رانندگی


  • محمدحسین کاوری

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی