بابا طاهر
جمعه, ۸ شهریور ۱۳۹۲، ۱۱:۱۰ ق.ظ
شب تار است و گرگان میزنند میش دو زلفانت حمایل کن بوره پیش
از آن کنج لبت بوسی بموده بگو راه خدا دادم بدرویش
##############
به قبرستان گذر کردم کم وبیش بدیدم قبر دولتمند و درویش
نه درویش بیکفن در خاک رفته نه دولتمند برده یک کفن بیش
##############
گلی که خود بدادم پیچ و تابش باشک دیدگانم دادم آبش
درین گلشن خدایا کی روا بی گل از مو دیگری گیرد گلابش
##############
خدایا داد از این دل داد از این دل نگشتم یک زمان من شاد از این دل
چو فردا داد خواهان داد خواهند بر آرم من دو صد فریاد از این دل
#############
خدایا خسته و زارم ازین دل شو و روزان در آزارم ازین دل
مو از دل نالم و دل نالد از مو زمو بستان که بیزارم ازین دل
اینا هم برا حسین جون!!!!
با همدیگه اینارو میخوندیم و صفا میکردیم!
جاتون خالی.
الان هم داره میاد اینجا....
یه وبلاگ داریم میسازیم
شصتا جلسه رسمی وغیر رسمی گرفتیم...
تازه در افق بلند مدت قراره بشه سایت!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
خدا بخیر کنه فک کنم باس با مجلس هماهنگ کنیم جلسات رو به اونجا انتقال بدیم!!!