آخر وعاقبت ازدواج آقایون
شنبه, ۲۱ بهمن ۱۳۹۱، ۱۰:۰۱ ب.ظ

شیر یه روز تصمیم گرفت با ازدواج کنه
در وسط جشن و در گردهمایی با شکوه شیر ها به مناسبت این واقعه مهم
.
.
موش کوچکی با احتیاط زیاد راهی برای خودش پیدا کرد و روبروی
در وسط جشن و در گردهمایی با شکوه شیر ها به مناسبت این واقعه مهم
.
.
موش کوچکی با احتیاط زیاد راهی برای خودش پیدا کرد و روبروی
داماد وایساد و با صدای رسا و لرزان!! گفت " داداش عزیز ازدواج تو
رو تبریک می گم و برای داداش گنده ای مثل تو آرزوی خوشبختی
دارم"
یکی از شیر های میهمان غرید که" موش فسقلی تو چطور به یه
یکی از شیر های میهمان غرید که" موش فسقلی تو چطور به یه
شیر می گی داداش؟"
.
.
موش با احتیاط و به آرامی گفت " با اجازه تو داداش عزیز منم قبل
.
.
موش با احتیاط و به آرامی گفت " با اجازه تو داداش عزیز منم قبل
از ازدواج شیر بودم!!"