!!!گلچین!!!

بس که گلچین ز چمن،‌صبح و مسا گل شکند .*.*. بلبلان! باغ و چمن جمله عزاخانه‌ی ماست

!!!گلچین!!!

بس که گلچین ز چمن،‌صبح و مسا گل شکند .*.*. بلبلان! باغ و چمن جمله عزاخانه‌ی ماست

!!!گلچین!!!

آخر این دردِ ‌تغافل که به پیمانهٔ ماست
آتشی از پیِ دردادنِ میخانهٔ ماست
این صدایی که ز بشکستنِ دل می‌شنوی
در حقیقت اثرِ نالهٔ زولانهٔ ماست
تا چو مجنون پیِ لیلایِ ترقّی برسیم
ذوقِ صحرایِ طلب در دلِ دیوانهٔ ماست
غمِ گیسویِ پریشانِ ترقّیِّ وطن
بس که گلچین ز چمن،‌صبح و مسا گل شکند
بلبلان! باغ و چمن جمله عزاخانهٔ ماست

پیام های کوتاه
  • ۶ خرداد ۹۲ , ۰۲:۱۰
    شکر
  • ۳۰ ارديبهشت ۹۲ , ۱۳:۱۴
    احساس
  • ۳۰ ارديبهشت ۹۲ , ۱۲:۳۸
    رفیق
طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
آخرین نظرات
  • ۹ ارديبهشت ۹۵، ۱۶:۴۸ - سید حمید
    ممنون
نویسندگان

۴۳۳ مطلب توسط «محمدحسین کاوری» ثبت شده است

۱۶
فروردين
۹۲

در حکایتی از حاج محمد اسماعیل دولابی نیز نقل شده است که:

((می‌گویند پسری در خانه خیلی شلوغ‌کاری کرده بود. همه‌ی اوضاع را به هم ریخته
 
بود.وقتی پدر وارد شد، مادر شکایت او را به پدرش کرد.


پدر که خستگی و ناراحتی بیرون را هم داشت، شلاق را برداشت
پسر دید امروز اوضاع خیلی بی‌ریخت است، همه‌ی درها هم بسته است، وقتی

پدر شلاق را بالا برد، پسر دید کجا فرار کند؟ راه فراری ندارد!


خودش را به سینه‌ی پدر چسباند. شلاق هم در دست پدر شل شد و افتاد.

شما هم هر وقت دیدید اوضاع بی‌ریخت است به سوی خدا فرار کنید. «وَ فِرُّوا إلی الله مِن الله»

هر کجا متوحش شدید راه فرار به سوی خداست.))


  • محمدحسین کاوری
۱۶
فروردين
۹۲
 

قطره؛ دلش دریا می خواست

خیلی وقت بود که به خدا خواسته اش رو گفته بود

هر بار خدا می گفت : از قطره تا دریا راهیست طولانی، راهی از رنج و عشق و صبوری، هر

 قطره را لیاقت دریا نیست!

قطره عبور کرد و گذشت

قطره پشت سر گذاشت

قطره ایستاد و منجمد شد

قطره روان شد و راه افتاد

قطره از دست داد و به آسمان رفت


و قطره؛ هر بار چیری از رنج و عشق و صبوری آموخت


تا روزی که خدا به او گفت : امروز روز توست، روز دریا شدن!

 خدا قطره را به دریا رساند

قطره طعم دریا را چشید

طعم دریا شدن را


اما؛ روزی دیگر قطره به خدا گفت: از دریا بزرگ تر هم هست؟

خدا گفت : هست!

قطره گفت : پس من آن را می خواهم

بزرگ ترین را، و بی نهایت را !


پس خدا قطره را برداشت و در قلب آدم گذاشت و گفت : اینجا بی نهایت است!

و آدم عاشق بود، دنبال کلمه ای می گشت تا عشق را درون آن بریزد

اما هیچ کلمه ای توان سنگینی عشق را نداشت

آدم همه ی عشقش را درون یک قطره ریخت

قطره از قلب عاشق عبور کرد!

و وقتی که قطره از چشم عاشق چکید. خدا گفت :

حالا تو بی نهایتی، زیرا که عکس من در اشــک عــاشق است!!



  • محمدحسین کاوری
۰۷
فروردين
۹۲

فکرشو بکن اگر میشد چی میشد؟

زنگ بزنی آژانس بین المللی انرژی اتمی، بگی یه ماشین می خوام


آخر شبا رفتگرا سوار جاروهاشون بشن برن خونه


موهات "فر" باشه , روش پیتزا بپزی


شب خواب ببینی که 1 ماه داری میری سر کار, صبح که بیدار شدی حقوقشو بگیری


پشه ها به جای اینکه خونمون رو بمکن، میومدن چربی های اضافه بدنمون رو می مکیدن


ماهی از آب در بیاد تو ساحل سیگارشو بکشه برگرده تو آب


بوق زدن ممنوع باشه ماشینتو بذاری رو ویبره

هر پشه ای وارد خونه ت شه در جا تبدیل شه به یه تراول 50 تومنی


رو مانیتورت مگس بشینه، با موس بگیریش، بندازیش تو ریسایکل بین


سایه ات سفید باشه


تو گوگل سرچ می کردی "نیمه گم شده ی من " عکساشو واست می آورد راحت پیداش می کردی


شامپو ضدِ شوره بخوری ، دلشوره هات تموم بشه


بفهمن اصغر فرهادی دوپینگ کرده همه جایزه هاشو بگیرن


درخت خرما و گردو رو پیوند بزنی خرما گردویی بده


رگ قلبت بگیره به جای اینکه بالون بزنن پاراگلایدر بزنن


واسه کاردستی ِ مدرسه یه ساختمون ِ هشت طبقه ی 32 واحدی ِ اسکلت فلزی ببری


یه دختر رو برات نشون کنند با سنگ بزنیش


بری مکه به جای سنگ زدن به شیطون یه چاقو در بیاری بکنی تو شکمش خیال همه رو راحت کنی


چشم و مغز و قلبمون یه جلسه تشکیل بدن تکلیفشونو با ما روشن کنن

  • محمدحسین کاوری
۰۶
فروردين
۹۲
لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِلَّذِینَ آمَنُوا الْیهُودَ وَالَّذِینَ أَشْرَکُوا 


بطور مسلم دشمن ترین مردم نسبت را به مؤمنان ، یهود و مشرکان خواهی یافت؛

 
  (المائدة/82)

.
بطور مسلم، دشمنترین مردم نسبت به مؤمنان ، یهود و مشرکان خواهی یافت؛

لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِلَّذِینَ آمَنُوا الْیهُودَ وَالَّذِینَ أَشْرَکُوا (المائدة/82)
.
mj

  • محمدحسین کاوری
۰۵
فروردين
۹۲

یک نیمه رخت وَلَستُ مِن کُم بِبَعید

"از شما دور نیستم"
یک نیمه دگر انّ عَذابی لَشدید

"عذاب من خیلی شدید است"
بر گرد رخت نوشته یُحیی وَ یُمیت

"زنده می کنم و می میرانم"
مَن ماتَ مِن العِشق , فَقَد ماتَ شَهید

"هر کس در عشق بمیرد شهید است"


عکسهای زیبایی های طبیعت هدیه خداوند به انسان ها www.taknaz.ir

_______________________________________________________________

  • محمدحسین کاوری
۰۵
فروردين
۹۲

عجب به عهد رسول خدا وفا کردند

فزون ز حد توان بر علی جفا کردند

به جای لاله و گل بار هیزم آوردند

شراره هدیه به ناموس کبریا کردند

هزار مرتبه خشم خدا بر آن امت

که قصد سوختن خانة خدا کردند

به جای مزد رسالت زدند فاطمه را

نه از خدا نه ز پیغمبرش حیا کردند

غلاف تیغ گواهی دهد که سنگدلان

چگونه فاطمه را از علی جدا کردند

چهار کودک معصوم در دل دشمن

به مادر و پدر از سوز دل دعا کردند

خدا گواست که از بیم آه فاطمه بود

اگر ز بازوی مولا طناب وا کردند

چه اتفاق عظیمی به پشت در رخ داد

چه شد که محسن شش ماهه را فدا کردند

علی ولی خدا را که جان احمد بود

پی رضایت شیطان دون رها کردند

خدا گواست قلم شرم می کند میثم

از اینکه شرح دهد با علی چه ها کردند


126 پوسترهای جدید ایام فاطمیه

  • محمدحسین کاوری
۰۵
فروردين
۹۲

     دنیا مشت هایش را باز کرد...


 

 شما گُل بودید...

 ما پوچ...

خدا آنها را برد و زمان ما را


  • محمدحسین کاوری
۲۶
اسفند
۹۱

[تصویر:  apc2ofbc4tmdk5d43m8t.jpg]
3



آسمان غرق خیال است کجایی آقا ؟
 
آخرین جمعه سال است کجایی آقا ؟
نفس عاشق اگر بود زمین می فهمید

عاشقی بی تو محال است کجایی آقا ؟

  • محمدحسین کاوری
۲۵
اسفند
۹۱

  • محمدحسین کاوری
۲۵
اسفند
۹۱



 عکس   زندگی زناشویی به دور از دعوا؛خنده دار


یک روز از یک زوج خوشبخت سوال کردم


دلیل موفقیت شما در چیست ؟ چرا هیچ وقت با هم دعوا

نمی‌کنید؟


آقاهه پاسخ داد: من و خانمم از روز اول حد و حدود خودمان را

 مشخص کردیم 


قرار شد خانم بنده فقط در مورد مسائل جزئی حق اظهار نظر

داشته باشه و من هم به عنوان یک آقا در مورد مسائل کلی نظر بدهم! 

گفتم: آفرین! زنده‌باد ! تو آبروی همه‌ی مردها را خریده‌ای ! من

بهت افتخار می‌کنم. 
حالا این مسائل جزئی که خانمت در مورد اونها حق اظهارنظر
 داره، چیه ؟


آقاهه گفت: مسائل بی‌اهمیتی مثل این که ما با کی رفت ‌و‌ آمد

کنیم، چند تا بچه داشته باشیم، کجا زندگی کنیم، کی خانه بخریم،

 ماشین‌مان چه باشد، چی بخوریم، چی بپوشیم و … 


گفتم: پس اون مسائل کلی و مهم که تو در موردش نظر می‌دی،

 چیه ؟
  
آقاهه گفت: من در مورد مسائل بحران خاور میانه، نوسانات دلار،

 قیمت نفت و اوضاع جاری مملکت نظر می‌دهم
.

  • محمدحسین کاوری