!!!گلچین!!!

بس که گلچین ز چمن،‌صبح و مسا گل شکند .*.*. بلبلان! باغ و چمن جمله عزاخانه‌ی ماست

!!!گلچین!!!

بس که گلچین ز چمن،‌صبح و مسا گل شکند .*.*. بلبلان! باغ و چمن جمله عزاخانه‌ی ماست

!!!گلچین!!!

آخر این دردِ ‌تغافل که به پیمانهٔ ماست
آتشی از پیِ دردادنِ میخانهٔ ماست
این صدایی که ز بشکستنِ دل می‌شنوی
در حقیقت اثرِ نالهٔ زولانهٔ ماست
تا چو مجنون پیِ لیلایِ ترقّی برسیم
ذوقِ صحرایِ طلب در دلِ دیوانهٔ ماست
غمِ گیسویِ پریشانِ ترقّیِّ وطن
بس که گلچین ز چمن،‌صبح و مسا گل شکند
بلبلان! باغ و چمن جمله عزاخانهٔ ماست

پیام های کوتاه
  • ۶ خرداد ۹۲ , ۰۲:۱۰
    شکر
  • ۳۰ ارديبهشت ۹۲ , ۱۳:۱۴
    احساس
  • ۳۰ ارديبهشت ۹۲ , ۱۲:۳۸
    رفیق
طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
آخرین نظرات
  • ۹ ارديبهشت ۹۵، ۱۶:۴۸ - سید حمید
    ممنون
نویسندگان

۳۵ مطلب در فروردين ۱۳۹۲ ثبت شده است

۲۳
فروردين
۹۲

به اندازه تموم خوبی های دنیا من بدم.

و تو خوبی.

خوبی به اندازه خودت.

 به اندازه خدا بودنت...........

می بخشی؟؟؟

 

 


  • محمدحسین کاوری
۱۸
فروردين
۹۲

با سلام به همه دوستان

من بعد از غیبت کبری برگشتم!

از دوست خوبم قاصدک بخاطر آپ نگه داشتن وبلاگ واقعا تشکر می‌کنم

واسه شروع نظرتون در مورد این عکس چیه؟

  • محمدحسین کاوری
۱۸
فروردين
۹۲
هیچ چیز در طبیعت برای خود زندگی نمیکند
رودخانه ها آب خود را مصرف نمیکنند
درختان میوه خود را نمی خورند
خورشید گرمای خود را استفاده نمیکند
ماه ، در ماه عسل شرکت نمیکند
گل ، عطرش را برای خود گسترش نمیدهد
نتیجه :
زندگی برای دیگران ، قانون طبیعت است . . .

.
.
.
کاری کن که حرف مفت دیگران برایشان گران تمام شود !
.
.
.
میوه ای که در دسترس ماست از میوه بالای شاخه درخت لذیذتر است
ولی میوه بالای درخت از این جهت در نظرمان جلوه می کند که دستمان به آن نمی رسد …
.
.
.
قضاوت و پیش داوری درباره ی یک شخص
مشخص نمی کند که او کیست ، مشخص می کند که شما کیستید . . .
.
.
.
قدرت کلماتت را بالا ببر نه صدایت را !
این باران است که باعث رشد گلها میشود نه رعد و برق !
.
.
.
حق الناس همیشه پول نیست گاهی دل است .
دلی که باید میدادی و ندادی . . .
.
.
.
برای دادن گل به دیگران، منتظر مراسم تدفین آنها نباشید . . .
.
.
.
از جنگ بدتر هم هست : کسی که چیزی ندارد تا برایش بجنگد …
.
.
.
هرگز افسوس پیر شدن را نخورید
چرا که افرادی بسیاری از این امتیاز محروم مانده اند . . .
.
.
.
تنها کسانی مردانه می میرند که
مردانه زیسته باشند . . .
(شهید آوینی)
.
.
.
زنها هرگز نمیگویند تو را دوست دارم
ولی وقتی از تو پرسیدند مرا دوست داری
بدان که درون آنها جای گرفته ای . . .
.
.
.
سکه ها همیشه صدا دارند
اما اسکناس ها بی صدا
پس هنگامی که ارزش و مقام شما بالا میرود
بیشتر آرام و بی صدا باشید . . .
.
.
.
سطر ها بسیار موثر هستند
چون به شما میفهمانند که :
1? نظم و ترتیب همیشه در اولویت است
2? سکوت معنی دار بهتر از کلمات بی معنی است . . .
.
.
.
هرگاه میخواهی بدانی که چقدر محبوب و غنی هستی
هرکز تعداد دوستان و اطرافیانت به حساب نمی آیند
فقط یک قطره اشک کافیست
تا ببینی چه تعداد دست برای پاک کردن اشک های تو می آید . . .
.
.
.
در مسابقه بین شیر و گوزن ، بسیاری از گوزن ها برنده میشوند
چون شیر برای غذا میدود و آهو برای زندگی
پس
” هدف مهم تر از نیاز است “
.
.
.
یک جمله فوق العاده ، که در هر ایستگاه اتوبوس ژاپنی نوشته شده است
اتوبوس متوقف خواهد شد ، اما شما پیاده روی به سمت هدف را ادامه دهید . . .
.
.
.
رحمت خداوند ممکن است تاخیر داشته باشد اما حتمی است>>>انتونی رابینز
.
.
.
چنانچه نیک اندیش باشید خیر و خوشی به دنبالش خواهد امد>>>ژوزف مورفی
.
.
.
افراد موفق هیچ وقت اجازه نمیدهند که شرایط ازارشان دهد>>>مارک فیشر
.


.
.
افرادی که زمان را در انتظار شرایط عالی از دست میدهند هرگز موفق نمیشوند>>>مارک فیشر
.
.
.
اعمال ثابت ما سرنوشت ما را تعیین میکند.>>>انتونی رابیتز
.
.
.
هنگامی که تخیلات و منطق در ضدیت با هم قرار بگیرند تخیلات پیروز میشوند>>> مارک فیشر

 


  • محمدحسین کاوری
۱۸
فروردين
۹۲

تفریح با ناظمین زحمتکش مدرسه

www.goshvare.com | دختران در مدرسه چیکار می کنند؟!!

ـ اظهار محبت و دوستی به بعضی از عابرین محترمی که شانس عبور از زیر پنجره کلاس ما رو داشتند!

www.goshvare.com | دختران در مدرسه چیکار می کنند؟!!

خوب بعد از این همه ماجرا آدم باید یک فکری هم واسه شب امتحانش بکنه دیگه… نه؟

www.goshvare.com | دختران در مدرسه چیکار می کنند؟!!

اما بعضی وقتها هر چقدر هم که زرنگ باشی تمهیداتت با شکست روبرو میشند و باید به فکر چاره افتاد… ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه است…

www.goshvare.com | دختران در مدرسه چیکار می کنند؟!!

  • محمدحسین کاوری
۱۸
فروردين
۹۲


هر چه را نیاز داشتم به دانستن از کشتی نوح آموختم:
 

1. از قایق جا نمانید
 

2. به خاطر بسپارید که همه ی ما در یک قایقیم (سرنوشت مشترک)
 

3. از قبل برنامه ریزی کنید. موقعی که نوح کشتی اش را می ساخت ،از باران خبری نبود.


4. خود را سالم و سر حال نگه دارید. امکان دارد در 60 سالگی کسی از شما بخواهد که دست به کار بزرگی بزنید.
 

5. به حرف نقادان و عیب جویان گوش ندهید،به کاری که باید انجام دهید بیندیشید
 

6. آیندتان را در جایی بلند و مرتفع بنا کنید.
 

7. سرعت ، هیچ مزیتی ندارد ، حلزون و یوزپلنگ هر دو در عرشه ی کشتی بودند.
 

8. موقعی که دچار فشار روحی هستید ،چندی روی آب غوطه خورید.
 

9. به خاطر بسپارید کشتی نوح را یک غیر حرفه ای ساخت و کشتی تایتانیک را حرفه ای ها ساختند.
 

10. هراسی از طوفان به دل راه ندهید . موقعی که با خدایید،همیشه رنگین کمانی در انتظارتان هست.


 

کشتی نوح...!

  • محمدحسین کاوری
۱۸
فروردين
۹۲

یادم باشد بگویمت…  دیگر از آن لبخندهآ  آن هم ناگهآنی ،  نثآر چشمهآی…  بیقرآرم نکنی،،،  دلـــــــــــــــــــم  طاقت این همه عآشقی را ندارد…

 

شاید با هم بودن سخت تکرار شود…

 

اما به یاد هم بودن را هر لحظه..

 

میتوان تکرار کرد…

  • محمدحسین کاوری
۱۸
فروردين
۹۲

من حداقل 15 حقیقت رو راجع به شما میدونم:

1.الان توی اینترنتی

2. الان توی وبلاگ باحالی هستی(اعتماد ب نفسو باش).

3. یک انسان هستی

4.الان داری پست منو میخونی

5.تو نمیتونی با زبون بیرون بگی ژ

7.الان داری امتحان میکنی

8.الان خنده ات گرفت

9.اصلا ندیدی که عدد 6 رو جا انداخته ام

10. الان چک کردی ببینی واقعا جا انداختم عدد 6 رو یا نه

11. الان باز خندیدی

12. نمیدونی که من یه عدد رو هم چند بار نوشتم


13. الان چک کردی ببینی کدومه

14. پیداش نکردی و داری فحشم میدی
15. ولی نمیدونی که منم درم به تو میخندم چون منظورم عدد 1 بود که 8

بار تا الان نوشتم :-"

  • محمدحسین کاوری
۱۸
فروردين
۹۲

چشمانت

 دریایی مواج هستند

که شب های مهتابی

جزر و مدهایش

چشمان مرا

غرق خودشان

می سازند...

  • محمدحسین کاوری
۱۶
فروردين
۹۲

در حکایتی از حاج محمد اسماعیل دولابی نیز نقل شده است که:

((می‌گویند پسری در خانه خیلی شلوغ‌کاری کرده بود. همه‌ی اوضاع را به هم ریخته
 
بود.وقتی پدر وارد شد، مادر شکایت او را به پدرش کرد.


پدر که خستگی و ناراحتی بیرون را هم داشت، شلاق را برداشت
پسر دید امروز اوضاع خیلی بی‌ریخت است، همه‌ی درها هم بسته است، وقتی

پدر شلاق را بالا برد، پسر دید کجا فرار کند؟ راه فراری ندارد!


خودش را به سینه‌ی پدر چسباند. شلاق هم در دست پدر شل شد و افتاد.

شما هم هر وقت دیدید اوضاع بی‌ریخت است به سوی خدا فرار کنید. «وَ فِرُّوا إلی الله مِن الله»

هر کجا متوحش شدید راه فرار به سوی خداست.))


  • محمدحسین کاوری
۱۶
فروردين
۹۲
 

قطره؛ دلش دریا می خواست

خیلی وقت بود که به خدا خواسته اش رو گفته بود

هر بار خدا می گفت : از قطره تا دریا راهیست طولانی، راهی از رنج و عشق و صبوری، هر

 قطره را لیاقت دریا نیست!

قطره عبور کرد و گذشت

قطره پشت سر گذاشت

قطره ایستاد و منجمد شد

قطره روان شد و راه افتاد

قطره از دست داد و به آسمان رفت


و قطره؛ هر بار چیری از رنج و عشق و صبوری آموخت


تا روزی که خدا به او گفت : امروز روز توست، روز دریا شدن!

 خدا قطره را به دریا رساند

قطره طعم دریا را چشید

طعم دریا شدن را


اما؛ روزی دیگر قطره به خدا گفت: از دریا بزرگ تر هم هست؟

خدا گفت : هست!

قطره گفت : پس من آن را می خواهم

بزرگ ترین را، و بی نهایت را !


پس خدا قطره را برداشت و در قلب آدم گذاشت و گفت : اینجا بی نهایت است!

و آدم عاشق بود، دنبال کلمه ای می گشت تا عشق را درون آن بریزد

اما هیچ کلمه ای توان سنگینی عشق را نداشت

آدم همه ی عشقش را درون یک قطره ریخت

قطره از قلب عاشق عبور کرد!

و وقتی که قطره از چشم عاشق چکید. خدا گفت :

حالا تو بی نهایتی، زیرا که عکس من در اشــک عــاشق است!!



  • محمدحسین کاوری