!!!گلچین!!!

بس که گلچین ز چمن،‌صبح و مسا گل شکند .*.*. بلبلان! باغ و چمن جمله عزاخانه‌ی ماست

!!!گلچین!!!

بس که گلچین ز چمن،‌صبح و مسا گل شکند .*.*. بلبلان! باغ و چمن جمله عزاخانه‌ی ماست

!!!گلچین!!!

آخر این دردِ ‌تغافل که به پیمانهٔ ماست
آتشی از پیِ دردادنِ میخانهٔ ماست
این صدایی که ز بشکستنِ دل می‌شنوی
در حقیقت اثرِ نالهٔ زولانهٔ ماست
تا چو مجنون پیِ لیلایِ ترقّی برسیم
ذوقِ صحرایِ طلب در دلِ دیوانهٔ ماست
غمِ گیسویِ پریشانِ ترقّیِّ وطن
بس که گلچین ز چمن،‌صبح و مسا گل شکند
بلبلان! باغ و چمن جمله عزاخانهٔ ماست

پیام های کوتاه
  • ۶ خرداد ۹۲ , ۰۲:۱۰
    شکر
  • ۳۰ ارديبهشت ۹۲ , ۱۳:۱۴
    احساس
  • ۳۰ ارديبهشت ۹۲ , ۱۲:۳۸
    رفیق
طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
آخرین نظرات
  • ۹ ارديبهشت ۹۵، ۱۶:۴۸ - سید حمید
    ممنون
نویسندگان
۱۹
شهریور
۹۱

خدایا...

رحمتی کن... تاایمان ،... نام و نان برایم نیاورد ...

قوتم بخش ،... تا نانم را ،... و حتی نامم را ،

در خطر ایمانم افکنم! ...

, تا از آنانی نباشم که ،... پول دین را می گیرند

... و برای دنیا کار می کنند

بلکه از آنانی باشم که ،... پول دنیا را می گیرند ،

و برای دین کار می کنند! ...
  • محمدحسین کاوری
۱۳
شهریور
۹۱

گاو با جرئت و جسارت

 

مرغ میلیونر

جای شما خالی امشب رفتم شیر بخرم. صاحب مغازه که یکی از دوستان بنده بود گفت: "مدتی است که شیر به بازار نمی‌آید شاید به خاطر این است که می‌خواهند شیر را گران کنند"

اینجا بود که بنده شروع به تئوری پردازی در مورد این اتفاق شدم

اما نظریه و تئوری بنده: احتمالا گاوهای محترمه اعتصاب کردند. و احتمالا دلیل اعتصابشان به گرانی تخم مرغ مربوط می‌شود. ظاهراً گاوها می‌گویند: " مگه ما گاوها چیمون از مرغ‌ها کمتره؟ چرا شیر ما با این عظمتمون از تخم مرغ‌ها ارزونتر باشه؟ چرا مرغ‌ها هر روز طلاهاشونو بهتر و بیشتر میکنن ولی ما آه در بساط نداریم!"

البته جای تاسف دارد که کسی به گاوها اهمیت نمی‌دهد. آخر چرا مسئولین پاسخگو نیستند؟ شورش مرغ‌ها کافی نبود؟ حتماً باید شاهد شورش گاوها هم باشیم؟

بالأخره یا باید قیمت شیر بالا رود یا قیمت تخم مرغ پایین بیاید تا حس حسادت گاوهای محترمه برانگیخته نشود.

 

نکته: البته ناگفته نماند که نویسنده این مطالب چرت و پرت زیاد می‌نویسد. شما جدی نگیرید.

  • محمدحسین کاوری
۰۳
شهریور
۹۱





روز ها گذشت و گنجشک با خدا هیچ نگفت. فرشتگان سراغش را از خدا می‌گرفتند و خدا هر بار به فرشتگان این گونه می‌گفت: می آید؛ من تنها گوشی هستم که غصه‌هایش را می‌شنود و یگانه قلبی ام که دردهایش را در خود نگه می‌دارد.
و سرانجام گنجشک روی شاخه ای از درخت دنیا نشست. فرشتگان چشم به لب هایش دوختند، گنجشک هیج نگفت. و خدا لب به سخن گشود: با من بگو از آن چه سنگینی سینه توست. گنجشک گفت: “لانه کوچکی داشتم، آرامگاه خستگی هایم بود و سر پناه بی کسی ام. تو همان را هم از من گرفتی. این طوفان بی موقع چه بود؟ چه می خواستی از لانه محقرم؟ کجای دنیا را گرفته بود؟” و سنگینی بغضی راه بر کلامش بست. سکوتی در عرش طنین انداز شد. فرشتگان همه سر به زیر انداختند.

خدا گفت: ماری در راه لانه ات بود. خواب بودی. باد را گفتم تا لانه ات را واژگون کند. آن گاه تو از کمین کار پر گشودی. گنجشک خیره در خدایی خدا مانده بود.
خدا گفت: و چه بسیار بلاها که به واسطه محبتم از تو دور کردم و تو ندانسته به دشمنی ام برخاستی. اشک در دیدگان گنجشک نشسته بود. ناگاه چیزی در درونش فرو ریخت های گریه هایش ملکوت خدا را پر کرد.



  • محمدحسین کاوری
۰۳
شهریور
۹۱

با تو هستم ای بازیگر:

هر روز خودت را به رنگی در میاوری تا او خوشش بیاید. اگر رنگهایت نباشد او دیگر تورا دوست نخواهد داشت.او رنگهایت را دوست دارد نه تورا. چه تلخ!

می خواهی آلوده باشی؟! آلوده باش! بگذار درونت از سیاهی آلودگی متلاشی شود اما، اما تو را به خدایی که او را در درونت کشتی شهر را آلوده نکن. نگذار آلودگی ات به وجود انسان های پاک رسوخ کند..



  • محمدحسین کاوری
۰۱
شهریور
۹۱

  • محمدحسین کاوری
۰۱
شهریور
۹۱

  • محمدحسین کاوری
۰۱
شهریور
۹۱

  • محمدحسین کاوری
۰۱
شهریور
۹۱
امام خامنه ای:


انتظار یعنى ترقب، یعنى مترصد یک حقیقتى که قطعى است، بودن؛ این معناى انتظار است. انتظار ...

  • محمدحسین کاوری
۰۱
شهریور
۹۱

نظارت دقیق امام زمان ـ عجّل الله تعالى فرجه الشّریف ـ بر اعمال و عواقب بسیار بدِ گناهان اجتماعى

آیا نباید توجّه داشته باشیم که ما رییسى داریم که بر احوال ما ناظر است؟! واى بر حال ما اگر در کارهایمان او را ناظر نبینیم، و یا او را در همه جا ناظر ندانیم! گناهان شخصى که در خلوت انجام مى گیرد و ربطى به امور اجتماعى ندارد، استحقاق جهنّم را دارد« إِلّا بِتَوبَةٍ مُناسِبَةٍ لِلْحالِ »؛ (مگر این که بعد از آن توبه اى مناسب حال، انجام گیرد.) عواقب گناهان اجتماعى که موجب تغییرات در جامعه و اختلال نظام و انحلال آن، و یا تحریم حلال و ترک واجب و یا مصادره ى اموال، هتک حرمت و قتل نفوس زکیّه و ریختن خون مسلمانان و حکم به ناحقّ و...مى شود، چگونه خواهد بود؟

با وجود اعتقاد به داشتن رییسى ـ که « عَیْنُ اللّه النّاظِرَة »(1) است ـ آیا مى توانیم از نظر الهى فرار کنیم و یا خود را پنهان کنیم؟! و هر کارى را که خواستیم انجام دهیم؟! چه پاسخى خواهیم داد؟ همه ادوات و ابزار را از خود او مى گیریم و به نفع دشمن به کار مى گیریم، و آلت دست کفّار و اجانب مى شویم و به آنها کمک مى کنیم! چه قدر سخت است اگر براى ما این امر ملکه نشود که در هر کارى که مى خواهیم اقدام کنیم و انجام دهیم، ابتدا رضایت و عدم رضایت او را در نظر نگیریم و رضایت و خوشنودى او را جلب ننماییم! البته رضایت و سخط او در هر امرى معلوم است، و ظاهرا منتهى به واضحات مى شود، و در غیر واضحات و موارد مشکوک باید احتیاط کنیم.

در همین اواخر اتّفاق افتاده که شخصى در تقلید و تعیین مرجع شایسته شکّ و تردید داشت، در خواب چهره ى شخص مورد نظر را به او معرفى کردند. به نجف رفت و پس از مدّتى جست و جو او را پیدا کرد.

هم چنین براى بعضى اتّفاق افتاده که در بقا بر تقلید یا عدول به حىّ تردید داشته اند، از قبر معصوم شنیده است که « باقى باش! »البتّه هر کدام از این نقل ها قابل تکذیب است، ولى از مجموع این قضایا معلوم مى شود که امام زمان ـ عجّل الله تعالى فرجه الشّریف ـ متوجّه و مراقب ما است، و نمى توان گفت از احوال ما مطّلع نیست و ما هر کار و یا هر چه را خواستیم، مى توانیم آزادانه انجام دهیم.

 

1. بحار الانوار، ج 26، ص 240؛ توحید صدوق ـ رحمه اللّه ـ ص 167؛ معانى الاخبار، ص 16.

منبع: سایت آیت الله بهجت 

  • محمدحسین کاوری
۰۱
شهریور
۹۱

از یکی از بزرگان اهل معنی پرسیدم: علت این که عصرهای جمعه دل انسان می‌گیرد و غمگین می‌شود چیست؟ فرمود:«چون در آن لحظه قلب مقدّس...

  • محمدحسین کاوری