!!!گلچین!!!

بس که گلچین ز چمن،‌صبح و مسا گل شکند .*.*. بلبلان! باغ و چمن جمله عزاخانه‌ی ماست

!!!گلچین!!!

بس که گلچین ز چمن،‌صبح و مسا گل شکند .*.*. بلبلان! باغ و چمن جمله عزاخانه‌ی ماست

!!!گلچین!!!

آخر این دردِ ‌تغافل که به پیمانهٔ ماست
آتشی از پیِ دردادنِ میخانهٔ ماست
این صدایی که ز بشکستنِ دل می‌شنوی
در حقیقت اثرِ نالهٔ زولانهٔ ماست
تا چو مجنون پیِ لیلایِ ترقّی برسیم
ذوقِ صحرایِ طلب در دلِ دیوانهٔ ماست
غمِ گیسویِ پریشانِ ترقّیِّ وطن
بس که گلچین ز چمن،‌صبح و مسا گل شکند
بلبلان! باغ و چمن جمله عزاخانهٔ ماست

پیام های کوتاه
  • ۶ خرداد ۹۲ , ۰۲:۱۰
    شکر
  • ۳۰ ارديبهشت ۹۲ , ۱۳:۱۴
    احساس
  • ۳۰ ارديبهشت ۹۲ , ۱۲:۳۸
    رفیق
طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
آخرین نظرات
  • ۹ ارديبهشت ۹۵، ۱۶:۴۸ - سید حمید
    ممنون
نویسندگان

۱۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دفاع مقدس» ثبت شده است

۲۹
بهمن
۹۱
بابا..!!چشماهیت را ببند..

نمیخواهم شرمنده نگاهت بشم..!!

بابا..!!در این شهر به ظاهر متمدن حرفت خریدار نداره..!!

بابا..!!اگه از خاطرات شما بگم به من میگن امْل...به من میگن
عقب افتاده..!!
.

بابا..!!در این زمونه متمدن بودن را در برهنگی میدانند
..!!
اینها تو را نمی شناسند..میگویند هنرمند سینما هستیم..!!
این هنرمندان میگویند:بازیگران خارجی الگوی ما هستند نه شهدا..!!


بابا..!!
چشماهیت را ببند.!!
اینجا غیرت مْرده است..!!
اینجا دیگر مرزی بین حلال و حرام وجود ندارد..!!
گناه کردن برای آدم های روشنفکر حتی از نماز شب آنها واجب تر شده..!! 


  • محمدحسین کاوری
۰۸
دی
۹۱




در تفحص شهدا، دفترچه یادداشت یک شهید 16 ساله پیدا شد که گناهان هر روزش را در آن یادداشت می کرد،گناهان یک روز او این ها بود:

1.سجده نماز ظهر طولانی نبود

3.زیاد خندیدم

3.هنگام فوتبال شوت خوبی زدم که از خودم خوشم آمد.



  • محمدحسین کاوری
۰۳
آذر
۹۱

  امروز برای شهداء وقت نداریم / ای داغ دل لاله تو را وقت نداریم


با حضرت شیطان سرمان گرم گناه است / ما بهر ملاقات خدا وقت نداریم


چون فرد مهمی شده نفس دغل ما / اندازه یک قبله دعا وقت نداریم


در کوفه تن ، غیرت ما خانه‌نشین است / بهر سفر کرب و بلا وقت نداریم


تقویم گرفتاری ما پر شده از زرد/ ای سرخ ، گل لاله ، تو را وقت نداریم


هرچند که خوب است شهیدانه بمیریم / خوب است ، ولی حیف که ما وقت نداریم


  • محمدحسین کاوری
۲۵
تیر
۹۱

سلام بهانه ای است برای آغاز کلام پس:     سلام

باز دل تنگم هوای صحبت با تو دارد

با تو که راه حق را پیمودی و از ما خاکیان جدا و به افلاکیان پیوستی

ای شهید گمنام!

من و تو در گمنامی با هم شریکیم

تو پلاکت را گم کردی و من هویتم را

تو پلاکت را گم کردی و من همه چیزم را

تو پلاکت را گم کردی و من خدا را

به راستی چقدر زیبا مادرت زهرای اطهر سلام الله علیها را درک کردی که از خدا خواستی گمنام بمانی ، تا ایشان به جای مادرت عصرهای پنج شنبه بر مزارت پای گذارد

چه سعادتی نصیبت شد.

کاش بودی...

نه! همان بهتر که نیستی

همان بهتر که نیستی و این همه فساد را به نظاره نمی نشینی

دوست شهید من!

اینجا حجاب معنا ندارد

خیلی از دختران زمینی در ظاهر از زهرای مرضیه سلام الله علیها می گوییند اما در عمل...

خیلی از مردان ما از غیرت عباس علیه السلام می گویند ولی چیزی از غیرت نمی دانند...

آری!

ما هویتمان را گم کرده ایم

ما گمنام ترین گمنامان عالم امکانیم

پس ای شهید!

برایمان حمدی بخوان که تو زنده ای و ما مُرده


  • محمدحسین کاوری
۱۳
تیر
۹۱

توی بحبوحه عملیات یکدفعه تیربار ژسه از کار افتاد! گفتم: چی شد؟

پسر گفت: «شلیک نمی کنه. نمی دونم چرا؟»

وارسی کردیم، تیربار سالم بود. دیدیم انگشت سبابه پسر، قطع شده؛

تیرخورده بود و نفهمیده بود! با انگشت دیگرش شروع کرد تیراندازی کردن.

بعد از عملیات دیدیم ناراحته. انگشتش را باندپیچی کرده بود.

رفتیم بهش دلداری بدیم. گفتیم شاید غصّه انگشتشو می خوره؛

بهش گفتیم: بابا، بچه ها شهید می شن! یک بند انگشت که این حرف ها رو نداره!

گفت: «ناراحت انگشتم نیستم؛

از این ناراحتم که دیگه نمی تونم درست تیراندازی کنم!»


  • محمدحسین کاوری