اهل دانشگاهم
رشته ام علافیست
جیبهایم خالی ست
پدری دارم
حسرتش یک شب خواب!
دوستانی همه از دم ناباب
و خدایی که مرا کرده جواب.
اهل دانشگاهم ،آزاد اسلامی ( مایه شرمساریست هرچند بهتر از بیکاریست)
قبلهام استاد است
جانمازم نمره!
خوب میفهمم سهم آینده من بیکاریست
((چشم ها را باید شست
جور دیگر باید دید))
باید از آدم دانا ترسید!
باید از قیمت دانش نالید!
وبه آنها فهماند که من اینجا فهم را فهمیدم و شعور واقعی را دیدم
من به گور پدر علم و هنر خندیدم!
کار ما نیست شناسایی هردمبیلی!
کار ما نیست جواب غلط تحمیلی!
کار ما شاید این است
که مدرک در دست
فرم بیگاری هر شرکت بیپیکر را کنیم دست به دست چه کنیم ما دیگر زندگی این است
- ۱ نظر
- ۰۳ اسفند ۹۱ ، ۱۲:۵۷